بارها میوه ی ممنوعه تعارف شد و من/یادِ چشمانِ تو وُ سیبِ
بارها میوه ی ممنوعه تعارف شد و من/یادِ چشمانِ تو وُ سیبِ لبت افتادم/مطمٸن باش تو "حوا"یی و من "آدم"ِ تو/من از آن روز که در بند توام آزادم
۱.۵k
۱۴ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.