شاید باید خندید
شاید باید خندید
به حال این روزهایمان ،
نشسته ایم گوشه ای و سکوت اختیار کرده ایم
نمی دانم .
دلم تنگ است
برای حس خوب ، خوب بودن
دلم می خواهد ، چونان دیوانه ای باشم ،
که جز لبخند بر غم روزگار ، سلاحی ندارد
آن قدر بخندم که روزگار را هم به خنده وا دارم ،
از حرف آدمیان چه باک
بگذار دیوانه خطابم کنند
نمی دانند
که دیوانه ترین دیوانگان این شهر
چگونه روزگار را در سرنوشتشان به بازی گرفته اند.
به حال این روزهایمان ،
نشسته ایم گوشه ای و سکوت اختیار کرده ایم
نمی دانم .
دلم تنگ است
برای حس خوب ، خوب بودن
دلم می خواهد ، چونان دیوانه ای باشم ،
که جز لبخند بر غم روزگار ، سلاحی ندارد
آن قدر بخندم که روزگار را هم به خنده وا دارم ،
از حرف آدمیان چه باک
بگذار دیوانه خطابم کنند
نمی دانند
که دیوانه ترین دیوانگان این شهر
چگونه روزگار را در سرنوشتشان به بازی گرفته اند.
۱.۶k
۰۹ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.