پارت چهل و سوم / part43
پارت چهل و سوم / part43
جانگکوک :
_ یا چرا گریه میکنی ؟ اروم باش. من هستم..
تهیونگ :
_مگه..مگه نمیخواستین درو باز نکنین؟
جونگکوک :
_ ه..ها؟
تهیونگ : با چشمای گرد شده بهش خیره شدم
_یادتون.. نمیاد ؟
ازش جدا و بلند شدم
_پس میتونمبرم خونه؟
جونگکوک :
_منظورت..چیه برو!
تهیونگ : هواسم نبود تو خونه اون کار میکردم قبل از اینکه اون بره خودم راهمو گرفتم و وارد خونه شدم در ثانیه ای از لحظه اسممو صدا زد
_ت..تهیونگ
ایستادم و بدون اینکه برگردم منتظر حرفش موندم
_واقعا دلم برات تنگ شده بود
+میتونستین ..
_راست میگی اشتباه من بود اما میخوام جبران کنم همچی رو
تهیونگ :
دستای سردمو گرفت ، گرمای دستانش روح به اضافه قلبمو از سرما نجات میداد
مثل قهوه در یک روز برفی
آروم و بیصدا برای خودم اشک میریختم ، شاید میدونستم ته این داستان چیه .
از پشت بغل و دستانشو دورم حلقه زد
به دستانش نگاهی انداختم
جونگکوک :
_برات..تو این روزها یه چیزی خریدم
تهیونگ :
_ج...جدی؟ چی گرفتی ؟
جونگکوک :
_میخوای بدونی ؟
و محکم تر بغلش کردم و سرمو رو موهاش گذاشتم
تهیونگ :
لبخند تلخی زدم
_اره حتما
جونگکوک :
لبامو نزدیک گوشش بردم
_خب .. شرط داره
تهیونگ :
_چ..چه شرطی ؟
جونگکوک :
..
پارت بعدی آمار دویست و هشتاد و پنج / ۲۸۵ . لایکای پست قبلی خیلی کمه اگه میشه یه دستی برسونید ممنون میشم مرسی از وجودتون
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
جانگکوک :
_ یا چرا گریه میکنی ؟ اروم باش. من هستم..
تهیونگ :
_مگه..مگه نمیخواستین درو باز نکنین؟
جونگکوک :
_ ه..ها؟
تهیونگ : با چشمای گرد شده بهش خیره شدم
_یادتون.. نمیاد ؟
ازش جدا و بلند شدم
_پس میتونمبرم خونه؟
جونگکوک :
_منظورت..چیه برو!
تهیونگ : هواسم نبود تو خونه اون کار میکردم قبل از اینکه اون بره خودم راهمو گرفتم و وارد خونه شدم در ثانیه ای از لحظه اسممو صدا زد
_ت..تهیونگ
ایستادم و بدون اینکه برگردم منتظر حرفش موندم
_واقعا دلم برات تنگ شده بود
+میتونستین ..
_راست میگی اشتباه من بود اما میخوام جبران کنم همچی رو
تهیونگ :
دستای سردمو گرفت ، گرمای دستانش روح به اضافه قلبمو از سرما نجات میداد
مثل قهوه در یک روز برفی
آروم و بیصدا برای خودم اشک میریختم ، شاید میدونستم ته این داستان چیه .
از پشت بغل و دستانشو دورم حلقه زد
به دستانش نگاهی انداختم
جونگکوک :
_برات..تو این روزها یه چیزی خریدم
تهیونگ :
_ج...جدی؟ چی گرفتی ؟
جونگکوک :
_میخوای بدونی ؟
و محکم تر بغلش کردم و سرمو رو موهاش گذاشتم
تهیونگ :
لبخند تلخی زدم
_اره حتما
جونگکوک :
لبامو نزدیک گوشش بردم
_خب .. شرط داره
تهیونگ :
_چ..چه شرطی ؟
جونگکوک :
..
پارت بعدی آمار دویست و هشتاد و پنج / ۲۸۵ . لایکای پست قبلی خیلی کمه اگه میشه یه دستی برسونید ممنون میشم مرسی از وجودتون
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
۱۲.۵k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.