پارت چهل و یکم / part41
پارت چهل و یکم / part41
تهیونگ در رو باز میکنه بیرون از خونه میره و در رو پشت سرش میبنده*
جیهوپ اسلحشو بالا میاره*
با دیدن تهیونگ اسحلشو پایین میاره*
همگی از دیدن تهیونگ تعجب میکنن*
جیهوپ : قر..
تهیونگ به علامت ساکت انگشتشو روی بینیش میزاره *
مجدد اسلحشو بالا میاره و به سمت خونه میره*
تهیونگ : کجا میری ؟
جیهوپ : این دفعه قتله تهیونگ ! قتل
تهیونگ : تهیونگ؟
جیهوپنفس عمیقی میکشه*
تهیونگ : مهم نیست باید حرف بزنیم
شوگا : اصلا معلوم هست چیکار میکنید ؟ الان میدونید چند وقته گذشته ؟ ما وقت نداریم
تهیونگ : خو..خودم درستش میکنم بچه ها فقط از اینجا برید
شوگا : چیو درست میکنید ؟ اگه شمارو هم بکشن چی؟ هرچی اتفاق بیوفته اونا عوضی ان ، آدم نمیشن
تهیونگ : فقط برید خواهش میکنم
جیهوپ : دلیلی نمیبینم ترک کنم اینجا رو ، اما دلیل دارم برای گرفتنشون
شوگا : چرا..چرا نمیخواین دستگیرشون کنیم ؟
تهیونگ : همشون کاملا هول شده بودن من..نمیتونم بگم ..
شوگا : بازیگریشون خوبه حتماً
تهیونگ : نه یونگی باید گوش بدی بهم
شوگا : به اندازه کافی شنیدم ، شما وابسته شون شدید؟
تهیونگ : باید حرف بزنیم اینجا نمیشه
جیهوپ : همینجا عالیه
تهیونگ دست تو جیب از خونه دور میشه*
جیهوپ سعی میکنه درو باز کنه*
شوگا : قفله ..
جیهوپ : امیدوارم دلیلش منطقی باشه
یکی از پلیسها : صبر کنید اون..داره از پنجره نگاه میکنه؟؟
شوگا : متعجب سرمو بالا بردم و نگاه انداختم
کلاه مشکی _ ماسک مشکی
فقط چشماش مشخص بود ،
چشماش لو میدادن لبخند زیر ماسکشو..
ازش متنفر بودم
صدایی پخش شد :
_هیونگ! مشتاق دیدار
همه ی نگاه ها رو اون بود و نگاه اون رو من ، روی صداش فیلتر گذاشته بود
جیهوپ : هی..هیونگ؟ شوگا اون با تو بود ؟
شوگا : دندونامو بهم فشردم
_میکشمت !
و با اسلحه به پنجره شلیک کردم
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
تهیونگ در رو باز میکنه بیرون از خونه میره و در رو پشت سرش میبنده*
جیهوپ اسلحشو بالا میاره*
با دیدن تهیونگ اسحلشو پایین میاره*
همگی از دیدن تهیونگ تعجب میکنن*
جیهوپ : قر..
تهیونگ به علامت ساکت انگشتشو روی بینیش میزاره *
مجدد اسلحشو بالا میاره و به سمت خونه میره*
تهیونگ : کجا میری ؟
جیهوپ : این دفعه قتله تهیونگ ! قتل
تهیونگ : تهیونگ؟
جیهوپنفس عمیقی میکشه*
تهیونگ : مهم نیست باید حرف بزنیم
شوگا : اصلا معلوم هست چیکار میکنید ؟ الان میدونید چند وقته گذشته ؟ ما وقت نداریم
تهیونگ : خو..خودم درستش میکنم بچه ها فقط از اینجا برید
شوگا : چیو درست میکنید ؟ اگه شمارو هم بکشن چی؟ هرچی اتفاق بیوفته اونا عوضی ان ، آدم نمیشن
تهیونگ : فقط برید خواهش میکنم
جیهوپ : دلیلی نمیبینم ترک کنم اینجا رو ، اما دلیل دارم برای گرفتنشون
شوگا : چرا..چرا نمیخواین دستگیرشون کنیم ؟
تهیونگ : همشون کاملا هول شده بودن من..نمیتونم بگم ..
شوگا : بازیگریشون خوبه حتماً
تهیونگ : نه یونگی باید گوش بدی بهم
شوگا : به اندازه کافی شنیدم ، شما وابسته شون شدید؟
تهیونگ : باید حرف بزنیم اینجا نمیشه
جیهوپ : همینجا عالیه
تهیونگ دست تو جیب از خونه دور میشه*
جیهوپ سعی میکنه درو باز کنه*
شوگا : قفله ..
جیهوپ : امیدوارم دلیلش منطقی باشه
یکی از پلیسها : صبر کنید اون..داره از پنجره نگاه میکنه؟؟
شوگا : متعجب سرمو بالا بردم و نگاه انداختم
کلاه مشکی _ ماسک مشکی
فقط چشماش مشخص بود ،
چشماش لو میدادن لبخند زیر ماسکشو..
ازش متنفر بودم
صدایی پخش شد :
_هیونگ! مشتاق دیدار
همه ی نگاه ها رو اون بود و نگاه اون رو من ، روی صداش فیلتر گذاشته بود
جیهوپ : هی..هیونگ؟ شوگا اون با تو بود ؟
شوگا : دندونامو بهم فشردم
_میکشمت !
و با اسلحه به پنجره شلیک کردم
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
۱۵.۱k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.