فیک چرا تو
#فیک: چرا تو؟
پارت صَدو شش☆
<لِئو آبنباتو از تو دهنش در میاره میزاره تو دهن یونا>
^یوناا هنگ میکنه^
+آبنباتش چطوره؟
_یـ... یااا چرا یهو هل میدیش تو دهنم!*سرخ شدن*
+*از حالت خمیده بلند میشه*چرا؟ بدمزس؟ دوسش نداری؟ اگه نه کهــ
_من دوکبوکی میخام*اخم کردن به صورت کیوتتتت*
+بیخیال فک کردی گولتو میخورم بچه.... پاشو بریم ترن هوایی*لبخند، ذوق*
_گول چیی.... الان بالا میارم روتا...بابا من گوشنمهههه*نزدیکه بزن به گریه*
^لِئو چشمش میخوره به صورت یونا که داره گریه میکنه^
لِئو: یونا... یونا منو نیگا....*نمدونه چه غلطی بکنه*
_منـ.... من میترسم*گریه*
^صدای پچ پچ مردم^
^لِئو دست یونا رو میگیره میبره تو یه کوچه باریکه اون نزدیک^
لِئو: اوخوداا.... خوشملم چرا داری گریه میکنیـ؟
یونا: واقعا الان انتظار داری دلیل بیارم*هق هق زدن*
تو میخای بزور منو ببری اون بالا
+منـ.... من فک نمیکردم اینقد میترسی ببخشید... متاسفم
_من بهت گفتم که خیلی میترسم.... ولی تو مث اینکه باور نمیکنی*بغض*
+ببخشید ببخشید.... من معذرت میخامممم..... اومم میای بریم دوکبوکی بخوریم؟
_دیه منو نمیبری شهر بازی؟*ذوق*
+نهـ قول میدممم دیه واسه هیچکاری اجبارت نکنم حالا بیا بغلم*دستاشو باز میکنه*
_چون پسر خوبی هستی باش*خنده**میپره تو بغل لِئو *
+آه فک کنم بغل تو بودن بیشتر ترن هوایی کیف میده آه چه حال میدهههه
_اینقد نمک نریز بریمم دوکبوکی بخوریم گشنگی دارم میمیرم
+جدی جدی؟
_اولش شوخی بود ولی جدی گشنم شد*لبخند*به حساب تو دیگهه مگه نه؟
+اخه نیس همیشه به حساب توعه*پوزخند*
_بیخیال پول منو تو نداره که*چشمک میزنه به لِئو *
پارت صَدو شش☆
<لِئو آبنباتو از تو دهنش در میاره میزاره تو دهن یونا>
^یوناا هنگ میکنه^
+آبنباتش چطوره؟
_یـ... یااا چرا یهو هل میدیش تو دهنم!*سرخ شدن*
+*از حالت خمیده بلند میشه*چرا؟ بدمزس؟ دوسش نداری؟ اگه نه کهــ
_من دوکبوکی میخام*اخم کردن به صورت کیوتتتت*
+بیخیال فک کردی گولتو میخورم بچه.... پاشو بریم ترن هوایی*لبخند، ذوق*
_گول چیی.... الان بالا میارم روتا...بابا من گوشنمهههه*نزدیکه بزن به گریه*
^لِئو چشمش میخوره به صورت یونا که داره گریه میکنه^
لِئو: یونا... یونا منو نیگا....*نمدونه چه غلطی بکنه*
_منـ.... من میترسم*گریه*
^صدای پچ پچ مردم^
^لِئو دست یونا رو میگیره میبره تو یه کوچه باریکه اون نزدیک^
لِئو: اوخوداا.... خوشملم چرا داری گریه میکنیـ؟
یونا: واقعا الان انتظار داری دلیل بیارم*هق هق زدن*
تو میخای بزور منو ببری اون بالا
+منـ.... من فک نمیکردم اینقد میترسی ببخشید... متاسفم
_من بهت گفتم که خیلی میترسم.... ولی تو مث اینکه باور نمیکنی*بغض*
+ببخشید ببخشید.... من معذرت میخامممم..... اومم میای بریم دوکبوکی بخوریم؟
_دیه منو نمیبری شهر بازی؟*ذوق*
+نهـ قول میدممم دیه واسه هیچکاری اجبارت نکنم حالا بیا بغلم*دستاشو باز میکنه*
_چون پسر خوبی هستی باش*خنده**میپره تو بغل لِئو *
+آه فک کنم بغل تو بودن بیشتر ترن هوایی کیف میده آه چه حال میدهههه
_اینقد نمک نریز بریمم دوکبوکی بخوریم گشنگی دارم میمیرم
+جدی جدی؟
_اولش شوخی بود ولی جدی گشنم شد*لبخند*به حساب تو دیگهه مگه نه؟
+اخه نیس همیشه به حساب توعه*پوزخند*
_بیخیال پول منو تو نداره که*چشمک میزنه به لِئو *
- ۲.۳k
- ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط