پرستار
پرستار
صبح با صدای گوشیم بلند شدم چیییییی من ساعت ۶ باید اونجا باشم الان ساعت ۴ و نیمههههه ریدممممم
سریع پریدم توی حموم که خوردم زمین اخخخخخ تو روحت لییییی
ولش دوش گرفتم پریدم بیرون سشوار کووووووووو...به به گل بود به سبزه نیز آراسته شد سشوار نیست
ولش با حوله موهامو خشک کروم ساعت ۵ و ۲۰ دقیقه بود سریع یه لباس پوشیدم و رفتم بیرون از خونه....
راس ساعت ۶ از تاکسی پیاده شدم وااااووووو چه خونه ای به به زنگ در و زدم
زن:بله
ات:براش مصاحبه مزاحمتون شدم
زن:بله بله بفرمایید
در و باز کرد...چون قبلا خودمونم یه همچین خونه ای داشتیم محو جمال و زیباییش نشدم
یه زن اومد رو به روم
زن:شما با ید ات باشید درسته
ات:بله خودمم
رن:از این طرف
با دستش راه و بهم نشون داد....تا رسیدیم به یه در مشکی زن در زد و گفت بقیه کارا با خودمه...
با شنیدن صدای بلد و رسای بفرمایید وارد شدم
ات:سلام...
نرد:سلام خانوم...فکر کنم برای استخدام پرستار اومدید
ات:ام بله
مرد:بفرمایید بشینید
نشستم
مرد:میشه پروندتون رو بدید من چک کنم
ات:اوه بله بله
پرونده رو گزاشتم روی میزش...
مرد:ات....۲۳ساله...دورگه کره ای*مکث طولانی.....ایرانی
ات:بله
مرد:خب...ببینید دختر من بعد فوت مادرش با هیچ زنی نتونسته ارتباط برقرار کنه اوکی هر پرستاری داشته رو پرونده....اوندوارم با شما کنار بیاد...
ات:من با همه بچه ها رابطه خوبی دارم و معمولا از من خوششون میاد...
مرد:خب...امروز یکم با دخترم وقت میگذرونی و باهاش آشنا نیشی از فردا کارت شروع میشه
ات:چشم...فقط اسمتون چیه
مرد:جیمین...پارک جیمین
صبح با صدای گوشیم بلند شدم چیییییی من ساعت ۶ باید اونجا باشم الان ساعت ۴ و نیمههههه ریدممممم
سریع پریدم توی حموم که خوردم زمین اخخخخخ تو روحت لییییی
ولش دوش گرفتم پریدم بیرون سشوار کووووووووو...به به گل بود به سبزه نیز آراسته شد سشوار نیست
ولش با حوله موهامو خشک کروم ساعت ۵ و ۲۰ دقیقه بود سریع یه لباس پوشیدم و رفتم بیرون از خونه....
راس ساعت ۶ از تاکسی پیاده شدم وااااووووو چه خونه ای به به زنگ در و زدم
زن:بله
ات:براش مصاحبه مزاحمتون شدم
زن:بله بله بفرمایید
در و باز کرد...چون قبلا خودمونم یه همچین خونه ای داشتیم محو جمال و زیباییش نشدم
یه زن اومد رو به روم
زن:شما با ید ات باشید درسته
ات:بله خودمم
رن:از این طرف
با دستش راه و بهم نشون داد....تا رسیدیم به یه در مشکی زن در زد و گفت بقیه کارا با خودمه...
با شنیدن صدای بلد و رسای بفرمایید وارد شدم
ات:سلام...
نرد:سلام خانوم...فکر کنم برای استخدام پرستار اومدید
ات:ام بله
مرد:بفرمایید بشینید
نشستم
مرد:میشه پروندتون رو بدید من چک کنم
ات:اوه بله بله
پرونده رو گزاشتم روی میزش...
مرد:ات....۲۳ساله...دورگه کره ای*مکث طولانی.....ایرانی
ات:بله
مرد:خب...ببینید دختر من بعد فوت مادرش با هیچ زنی نتونسته ارتباط برقرار کنه اوکی هر پرستاری داشته رو پرونده....اوندوارم با شما کنار بیاد...
ات:من با همه بچه ها رابطه خوبی دارم و معمولا از من خوششون میاد...
مرد:خب...امروز یکم با دخترم وقت میگذرونی و باهاش آشنا نیشی از فردا کارت شروع میشه
ات:چشم...فقط اسمتون چیه
مرد:جیمین...پارک جیمین
۱.۵k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.