بهترین قسمتش این بود

بهترین قسمتش این بود
که پرده ها را کشیدم
و زنگ در را با پارچه‌های کهنه پوشاندم
تلفن را توی یخچال گذاشتم
و سه روز تمام
در تخت خواب ماندم

و بهتر از همه این بود
که کسی اصلا
دلش برایم تنگ نشد!
دیدگاه ها (۱)

وﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻥ ﻋﺎﺷﻖ !ﺣﺘﯽ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﺯﺷﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﺘﺪ!...

#مرگ نگاهی ست به پایین کردنبین روح و بدن ات فاصله تعیین کردن...

باموهایم شعرببافلا بلای بافته هایشروبانی از جنس زندگی بزنبها...

۱𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭 ¹¹« ویو کوک » چون میدونستم سوجین ا...

ارشد گروه اسلیتیرین پسر سال ششم قدبلند و ورزیده ای است که ما...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 83 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط