هیچ وقت کسی نپرسید پاییز و زمستانت را چگونه گذرانده ای ه
هیچ وقت کسی نپرسید پاییز و زمستانت را چگونه گذرانده ای. همیشه تابستان بود که سوال بزرگ هر سال میشد. شاید چون دیر میگذشت . شاید چون آغاز وپایانش متفاوت تر از بقیه ی فصل ها بود. سفر داشت. شاید چون تابستان بود و دغدغه هایی از جنس خودش داشت که به درد خاطره شدن می خورد. تابستان من و تو هیچ وقت شبیه هم نبود. شاید برای همین می خواستیم از راز یکدیگر سر در بیاوریم. ببینیم کدام برنده ایم و همیشه کسی این بازی را می برد که خاطراتش را در صندوقچه ای پنهان کرده بود برای روز مبادا که سرانجام می رسید و قفل این صندوقچه ی اسرار آمیز گشوده میشد. شهریور عجیب مرا ، امسال دستهای مهربانی ساختند که تو را به این ساعات هدیه میکردند. تابستان دوست داشتنی برو... سفر سلامت! پایانت شیرین بود. عسل تر از آنچه می پنداشتم. آیا سال آینده نیز همین جا به همین شیرینی در انتظارم می مانی؟!
منصور ضابطیان
منصور ضابطیان
- ۱.۱k
- ۱۵ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط