باز هم هیچ دلی مثل دلم تنها نیست

باز هم هیچ دلی مثل دلم تنها نیست
خسته تراز دل من بازدر این دنیا نیست

تار و پودم همه از رنج و پریشانی بود
قصه زندگیم آه کمی طولانی است

خسته از دورترین ملک خدا می آیم
با من از روز ازل همسفری اما نیست

بار اندوه مرا شانه شب می فهمد
مثل شب هیچ کس منتظر فردا نیست

گرچه این مردم بی حوصله هم می دانند
طاقتم بیشتر از برگ گلی حتی نیست

باز هم باید بنویسم به خدا ای مردم
هیچ کسی اکنون مثل من تنها نیست
دیدگاه ها (۲)

دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند گفته بودم مردم اینجا بدند،دیدی ای...

پشت روز روشنم، شام سیاهی دیگر استآنچه آن را کوه خواندم، پرتگ...

مرا ندیده بگیرید و بگذرید از منکه جز ملال نصیبی نمیبرید از م...

امروز 95/1/8 تولدم بود جای اوناییی که نیومدن خالی اوناییم که...

🍁🧡#پاییز‌بهاریست‌ک‌عاشق‌شده‌است🧡🍁خودت هم خوب میدانی چه #دشوا...

‏«آدمها به دلایل مختلف یا نمیتونن متوجه بشن چی میخوان، یا اگ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط