نینییی.. سناریو اسلیترین
وقتی شب عروسیمون میریم رو تخت قضیه رو میگیرن و خب میخوان اینکارو بکنن دیگه حیح گردن نمیگیرم
تام:تورو جدتون نزارین بنویسم ولی اینو بدونین تا صب بیدار موندین و تام هم هی بکن بکن راه انداخت *نمازتو خوندی خوشگلم؟*
دراکو:میگه«شب اول... خواب اول... خیلیم عالی»آروم کراواتشو باز میکنه لباس عروسیتو در میاره و چیز میکنه دیگه هه هه😂
متیو/تئو:فقط بدونین ایشون لباس زیرت روهم با دندوناش در میاره استغفرالله من برم نمازمو بخونم این چه کوفتی بود بهم گفتیننن
انزو/ریگولوس:این بچه های پاکم ....میگه«هومم مطمئنی؟ من که راضیم»سمتت میاد لباشو روی لبات قرار میده در همین حین لباساتو در میاره بعدش با دستاش بدنتو لمس میکنه دیگه بچه هام خراب شدن...
راضی بودین؟ تورو جدتون گزارش نکنین اون خری که درخواست داد رو گزارش کنین😂لایک و کامنت فراموش نشه
تام:تورو جدتون نزارین بنویسم ولی اینو بدونین تا صب بیدار موندین و تام هم هی بکن بکن راه انداخت *نمازتو خوندی خوشگلم؟*
دراکو:میگه«شب اول... خواب اول... خیلیم عالی»آروم کراواتشو باز میکنه لباس عروسیتو در میاره و چیز میکنه دیگه هه هه😂
متیو/تئو:فقط بدونین ایشون لباس زیرت روهم با دندوناش در میاره استغفرالله من برم نمازمو بخونم این چه کوفتی بود بهم گفتیننن
انزو/ریگولوس:این بچه های پاکم ....میگه«هومم مطمئنی؟ من که راضیم»سمتت میاد لباشو روی لبات قرار میده در همین حین لباساتو در میاره بعدش با دستاش بدنتو لمس میکنه دیگه بچه هام خراب شدن...
راضی بودین؟ تورو جدتون گزارش نکنین اون خری که درخواست داد رو گزارش کنین😂لایک و کامنت فراموش نشه
۷.۶k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.