ی همکاری گوگولی مگولی:)

حرفا و توضیحات ا.ت به قلم لویی : '
حرفا و توضیحات جیمین به قلم ویولت : "


"روی تخت نشسته بودم، پاهای جمع‌شده‌ام زیرم بود، و جعبه‌ی کادو رو توی دست‌هام گرفته بودم. انگار یه گنج کوچیک بود که فقط برای قلب ا.ت آماده کرده بودم. نور چراغ‌های ریسه‌ای که دور تا دور اتاق پیچیده بود، توی چشمهام بازی می‌کرد و همه‌چیز رو مثل یه دنیای رویایی نشون می‌داد. بادکنک‌ها توی هوا ملایم تکون می‌خوردن، انگار خودشونم توی این هیجان شریک بودن.
یه لحظه دستم رو بردم روی گردنبند کوچیکی که داخل جعبه بود، ستاره‌ای نقره‌ای که برقش توی نور مثل شهاب‌سنگ می‌درخشید. دلم می‌خواست وقتی ا.ت کادو رو باز می‌کنه، بتونه حس کنه که این هدیه فقط یه گردنبند نیست؛ یه تکه از قلب منه که همیشه همراهش باشه.
اتاق حالا دیگه تبدیل شده بود به یه جشن کوچیکِ دوست‌داشتنی. روی میز کوچیک وسط اتاق، یه کیک شکلاتی بود که روش با خامه و ترافل‌های رنگی نوشته بودم "تولدت مبارک، دنیای من!" و کنار میز، یه نقاشی کوچیک که با دست کشیده بودم؛ پر از گل‌های رنگارنگ و ستاره‌هایی که توی آسمون برق می‌زدن."

'روی تاب نشسته بودم و گیتار می‌زدم، با پاهام آروم خودم رو هول می‌دادم و گیتار می‌زدم که یهو جیمین کنارم ظاهر شد.'
+ ترسوندیم موچی!'

"لبخندم بیشتر شد، ولی قلبم انگار یه لحظه وایستاد. اون اخم کوچیکش... اون صدای شیرینش که یه کم حالت گلایه داشت، باعث شد یه حس گرما توی سینه‌م پخش بشه...
دست‌هام رو توی جیبم فرو کردم تا لرزششون رو پنهون کنم. لبخندم هنوز روی لب‌هام بود، ولی توی دلم غوغا بود. نمی‌دونستم باید چی بگم که این لحظه رو خراب نکنم. خواستم چیزی بگم، اما کلمات گیر کردن: خب... اگه نتونم یه کم اذیتت کنم که زندگی بی‌مزه می‌شه!
لبخندم رو جمع و جور کردم و چند قدم عقب رفتم. دلم نمی‌خواست بیشتر از این چیزی لو بره، ولی هیجان داشتم که سوپرایزم رو به ا.ت نشون بدم. با صدایی که سعی می‌کردم عادی به نظر برسه لب زدم: هی، بیا داخل... یه چیزی هست که باید ببینی...
از تاب بلند شد و با کنجکاوی نگاهم کرد.. سریع خودم رو جمع کردم و دستم رو به سمت در خونه دراز کردم، منتظرش بودم که جلوتر بیاد: قول می‌دم خوشت بیاد."

' جیمین با دستای جذابش چشمام رو گرفت و وقتی دستش رو برداشت انگار تو سینم یه قفس پروانه رها کردن نگاهی به جیمین انداختم که داشت با لبخند نگام میکرد با تعجب لب زدم: اینا برا منه؟؟؟؟؟ '
دیدگاه ها (۱۱)

p2

همکاری با هم اسمی نازم:)؟

تک پارتیِ سد اند از نامجونی...

پارت دوو:>

شوهر دو روزه. پارت۷۴

پارت ۱۵ فیک مرز خون و عشق

تک پارتی از شوگا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط