لایک!
بادوم
پارت ⁴
ناشناس: بار و باز میکنن
لینو: الانه که کلی ادم بریزه اینجا
هیونجین: بیدارش کن
لینو: حالش خوب نی
هیونجین: بیدارش نمیکنی؟خودم بیدارش میکنم
ناشناس: رفت جلوی اونسوم خم شد خیره شد بهش
یقه شو گرفت و تکونش داد زد
هیونجین: بلند شو اینجا جا خواب نیس
لینو: یواش
ناشناس: چشاشو وا کرد و بلند شد .
هیونجین خیلی بهش نزدیک شده بود و سر اونسوم بهش خورد
من: تاپ توپ تاپ انگا ضبران گبل منم رف بالا
ناشناس:ضربان قلب هیونجین رفت بالا
هیونجین صاف وایستادو رفت عقب
هیونجین: حواست باشه دفعه اخرته
ناشناس: بی توجه رفت و تلو تلو خورد
لینو: حالت خوبه؟
اونسوم: اره خوبم 🙂
هیونجین: بدوییدد~~
مشتریا کم کمدارن زیاد میشن
ناشناس: اونسوم صورتشو آب میزنه و میره سفارشارو میده
هیونجین: بدو دیه اونسوم خیلی یواش کار میکنی
اونسوم: ( زیر زبونش میگه ) انگار بادوم کنار مخش کار نمیکنه
هیونجین: چی؟
ناشناس: اونسوم بهش اهمیت نداد و برگشت رفت سرکارش
هیونجین: خیلی پروعه . دفعه بعد یه بلایی سرش میارما
لینو: اروم باش ببخشید این حرفو میگم درسته تو از خانواده پولداری ولی یه ایرادت خیلی بده اینکه فکر میکنی همه برا تو هستن و تو هرچی میگی باید گوش بدن
هیونجین: همه نه ینفر. بعد به تو هیچ ربطی نداره
سومون: لینو تو رفتار بچگونتو درست کن نمیخواد به هیونجین یاد بدی
لینوو: عههههههه
ناشناس: یکی صدا زد
یارو: ببخشیدددد ⁷.⁸تا سوجو بیارید !
لینو: باشههه
سومون: اونسوم بیا اینا رو ببر!
اونسوم: اومدم
ناشناس: برد و سوجو ها رو گذاشت رو میز و بدون هیچ حرفی برگشت و خواست بره یارو دستشو گرفت
یارو: بمون خیلی زوده
ناشناس : جوابی نداد و دستشو کشید
یارو: هووو~~~
هیونجین: چی شده؟
یارو: این خیلی بیادبه
هیونجین: باشه حواسم بهش هست ببخشید
من: اون وو هم هستش یادتون باشه ههاا اونم مثل اونسوم کار میکنه
ناشناس: هیونجین خواست بره. وایستاد
هیونجین: اونسوم!
حواست به خودت باشه اگه کسی ازت چیز... خواست بهش بگو نمیخوام . دعوا راه بندازی همون بلا رو سرت میارما!
ناشناس: جواب نداد
اونسوم : ببخشید من نمیتونم کار دارم😊
یارو : نخند میدونم حالت بده😂
ناشناس: اونسوم خندشو جمع کرد و خواست بره
یارو: صب کن!
ناشناس: برگشت و به میز نزدیک تر شد
اونسوم: دیگه چی میخواید بیارم؟
ناشناس: یارو اونسوم و کشید سمتش دستشو گذاشت رو باسن اونسوم و فشار داد
یارو: حالا کجا میری زوده
اونسوم: هووو ولم کنننننننن!~~~~~
یارو: بشین دیه اذیت نکن!
ناشناس: کشید سمتش و اونسوم انداخت تو بغل خودش و سفت گرفتش
یارو: الان مال منی نمیتونی جایی بری
اونسوم: ولم کن!
یارو:نه لازمت دارم
( من میگم یارو اسم نی منظورم همون شخص که بهش اشاره دارمه)
پارت ⁴
ناشناس: بار و باز میکنن
لینو: الانه که کلی ادم بریزه اینجا
هیونجین: بیدارش کن
لینو: حالش خوب نی
هیونجین: بیدارش نمیکنی؟خودم بیدارش میکنم
ناشناس: رفت جلوی اونسوم خم شد خیره شد بهش
یقه شو گرفت و تکونش داد زد
هیونجین: بلند شو اینجا جا خواب نیس
لینو: یواش
ناشناس: چشاشو وا کرد و بلند شد .
هیونجین خیلی بهش نزدیک شده بود و سر اونسوم بهش خورد
من: تاپ توپ تاپ انگا ضبران گبل منم رف بالا
ناشناس:ضربان قلب هیونجین رفت بالا
هیونجین صاف وایستادو رفت عقب
هیونجین: حواست باشه دفعه اخرته
ناشناس: بی توجه رفت و تلو تلو خورد
لینو: حالت خوبه؟
اونسوم: اره خوبم 🙂
هیونجین: بدوییدد~~
مشتریا کم کمدارن زیاد میشن
ناشناس: اونسوم صورتشو آب میزنه و میره سفارشارو میده
هیونجین: بدو دیه اونسوم خیلی یواش کار میکنی
اونسوم: ( زیر زبونش میگه ) انگار بادوم کنار مخش کار نمیکنه
هیونجین: چی؟
ناشناس: اونسوم بهش اهمیت نداد و برگشت رفت سرکارش
هیونجین: خیلی پروعه . دفعه بعد یه بلایی سرش میارما
لینو: اروم باش ببخشید این حرفو میگم درسته تو از خانواده پولداری ولی یه ایرادت خیلی بده اینکه فکر میکنی همه برا تو هستن و تو هرچی میگی باید گوش بدن
هیونجین: همه نه ینفر. بعد به تو هیچ ربطی نداره
سومون: لینو تو رفتار بچگونتو درست کن نمیخواد به هیونجین یاد بدی
لینوو: عههههههه
ناشناس: یکی صدا زد
یارو: ببخشیدددد ⁷.⁸تا سوجو بیارید !
لینو: باشههه
سومون: اونسوم بیا اینا رو ببر!
اونسوم: اومدم
ناشناس: برد و سوجو ها رو گذاشت رو میز و بدون هیچ حرفی برگشت و خواست بره یارو دستشو گرفت
یارو: بمون خیلی زوده
ناشناس : جوابی نداد و دستشو کشید
یارو: هووو~~~
هیونجین: چی شده؟
یارو: این خیلی بیادبه
هیونجین: باشه حواسم بهش هست ببخشید
من: اون وو هم هستش یادتون باشه ههاا اونم مثل اونسوم کار میکنه
ناشناس: هیونجین خواست بره. وایستاد
هیونجین: اونسوم!
حواست به خودت باشه اگه کسی ازت چیز... خواست بهش بگو نمیخوام . دعوا راه بندازی همون بلا رو سرت میارما!
ناشناس: جواب نداد
اونسوم : ببخشید من نمیتونم کار دارم😊
یارو : نخند میدونم حالت بده😂
ناشناس: اونسوم خندشو جمع کرد و خواست بره
یارو: صب کن!
ناشناس: برگشت و به میز نزدیک تر شد
اونسوم: دیگه چی میخواید بیارم؟
ناشناس: یارو اونسوم و کشید سمتش دستشو گذاشت رو باسن اونسوم و فشار داد
یارو: حالا کجا میری زوده
اونسوم: هووو ولم کنننننننن!~~~~~
یارو: بشین دیه اذیت نکن!
ناشناس: کشید سمتش و اونسوم انداخت تو بغل خودش و سفت گرفتش
یارو: الان مال منی نمیتونی جایی بری
اونسوم: ولم کن!
یارو:نه لازمت دارم
( من میگم یارو اسم نی منظورم همون شخص که بهش اشاره دارمه)
۴.۳k
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.