دلبر عزیز شده

دلبر عزیز شده🍷🖤
part_33
ویو آیو
داشتم وسایل و آماده میکردم ته هم غذا رو درست میکرد
رفتم ع اتاق مخصوصی ک پر ع مشروب بود ی ویسکی (نمیدونم اسم ی شراب دیگه عه)... درصد برداشتم
وقتی اومدم دیدم ته داره میز و میچینه
+تهیونگاااا میش بریم رو مبل بخوریم تا فیلمم ببینیم👈🏻👉🏻
_باشه بیا کمک کن
نشستیم رو مبل
+ته ته فیلم چی بزارم؟
_نمیدونم
+ترسناک؟
_خوبه
دلشتیم میدیدیم ک یدفعه زنگ در خورد
_من باز میکنم
+هوم
ویو تهیونگ
درو ک باز کردم دیدم ک خودشه اون اینجا چیکار میکنه؟
_ت تو اینجا چیکارمیکنی؟
غریبع،دلت برام تنگ نشده بود کیم؟
_دلیلی نمیبینم ک دلتنگت شم ع جلو خونم گمشو نمیخوام ببینمت
غریبه.اخه من دلتنگ شدم
اززبون من
مرد چند سالی میشد که دوست صمیمیش رو ندیده بود..
اون دوستیش که تا وقتی جئون رو دیده بود کاری با این مرد نداشت..
ولی انگار مستر کیم مشتاق نبود که اون رو ببینه...

(پایان‌فصل‌1)
(آغاز‌فصل‌2‌ازاول‌تیر)
دیدگاه ها (۳)

#سناریو ♡وقتی بهشون سالاد اولیه بهشون میدی♡نامجون: عووم خیلی...

#دو_پارتی#خوش_عطر__ویو تهیونگ : داشتن یه کافه توی سئول باعث ...

دلبر عزیز شده🍷🖤part_32ویو آیوشت ینی تهیونگه؟ رفتم درو باز کر...

دلبر عزیز شده🍷🖤part_31) سه تا پارت براتون نوشتما(~اوکی_بای~ب...

Mafias Stepdaughter

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط