هین رها کن عشقهای صورتی // عشق برصورت نه بر روی سطی
هین رها کن عشقهای صورتی // عشق برصورت نه بر روی سطی
آنچه معشوق است صورت نیست آن // خواه عشق این جهان خواه آن جهان
آنچه بر صورت تو عاشق گشته ای // چون برون شد جان چرایش هشته ای ؟
صورتش برجاست این سیری زچیست // عاشقا واجو که معشوق تو کیست
پرتو خورشید بر دیوار تافت // تابش عاریتی دیوار یافت
بر کلوخی دل چه بندی ای سلیم // وا طلب عشقی که پاید او مقیم
ما در این انبار گندم می کنیم // گندم جمع آمده گم می کنیم
می نیندیشیم آخر ما به هوش // کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست // وز فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن // و انگهان درجمع گندم کوش کن
گرنه موشی دزد در انبار ماست// گندم اعمال چل ساله کجاست
ریزه ریزه صدق هر روزه چرا // جمع می ناید در این انبار ما
آنچه معشوق است صورت نیست آن // خواه عشق این جهان خواه آن جهان
آنچه بر صورت تو عاشق گشته ای // چون برون شد جان چرایش هشته ای ؟
صورتش برجاست این سیری زچیست // عاشقا واجو که معشوق تو کیست
پرتو خورشید بر دیوار تافت // تابش عاریتی دیوار یافت
بر کلوخی دل چه بندی ای سلیم // وا طلب عشقی که پاید او مقیم
ما در این انبار گندم می کنیم // گندم جمع آمده گم می کنیم
می نیندیشیم آخر ما به هوش // کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست // وز فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن // و انگهان درجمع گندم کوش کن
گرنه موشی دزد در انبار ماست// گندم اعمال چل ساله کجاست
ریزه ریزه صدق هر روزه چرا // جمع می ناید در این انبار ما
۲.۵k
۰۴ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.