فیک مافیای من پارت 3
ویو یونا
باورم نمیشه اون منو به یه مافیا فروخته!
~دخترم بیا دیگه
+چشم آجوما الان میام
ویو یونا
بعد از کلی گریه کردن لباسی که برام گذاشته بودن رو پوشیدم و رفتم پایین.
~خب دخترم تو برو ظرفارو بشور تموم که کردی بیا تا بهت بگم چیکار کنی
+چشم آجوما
ویو یونا
رفتم و شروع کردم به شستن ظرفا. واییییی خیلی زیادنننننن.
+آجوما شستن ظرفا تموم شد.
_دخترم بیا این قهوه رو ببر برای ارباب
+چشم آجوما
+تق تق تق(مثلا داره در میزنه)
_کیه
+ارباب قهوتون رو آوردم
_بیا داخل
+بفرمایید
_ممنون. میتونی بری
+چشم
ویو یونا
بعد از اینکه ظرفارو شستم آجوما گفت برای ارباب قهوه ببرم. اولش ترسیدم ولی بعد با خودم گفتم اون که نمیخواد منو بکشه بعدم قهوه رو بردم بهش دادم.
ویو یونا 12 شب
وای خیلی خسته شدم کی کار ها تموم میشن.
~دخترم میتونی بری بخوابی. شبت بخیر
+ممنون آجوما شبتون بخیر.
ویو یونا
بعد از اینکه به آجوما شب بخیر گفتم رفتم بالا تو اتاقم لباس خوابم رو پوشیدم و خوابیدم
باورم نمیشه اون منو به یه مافیا فروخته!
~دخترم بیا دیگه
+چشم آجوما الان میام
ویو یونا
بعد از کلی گریه کردن لباسی که برام گذاشته بودن رو پوشیدم و رفتم پایین.
~خب دخترم تو برو ظرفارو بشور تموم که کردی بیا تا بهت بگم چیکار کنی
+چشم آجوما
ویو یونا
رفتم و شروع کردم به شستن ظرفا. واییییی خیلی زیادنننننن.
+آجوما شستن ظرفا تموم شد.
_دخترم بیا این قهوه رو ببر برای ارباب
+چشم آجوما
+تق تق تق(مثلا داره در میزنه)
_کیه
+ارباب قهوتون رو آوردم
_بیا داخل
+بفرمایید
_ممنون. میتونی بری
+چشم
ویو یونا
بعد از اینکه ظرفارو شستم آجوما گفت برای ارباب قهوه ببرم. اولش ترسیدم ولی بعد با خودم گفتم اون که نمیخواد منو بکشه بعدم قهوه رو بردم بهش دادم.
ویو یونا 12 شب
وای خیلی خسته شدم کی کار ها تموم میشن.
~دخترم میتونی بری بخوابی. شبت بخیر
+ممنون آجوما شبتون بخیر.
ویو یونا
بعد از اینکه به آجوما شب بخیر گفتم رفتم بالا تو اتاقم لباس خوابم رو پوشیدم و خوابیدم
۷.۸k
۰۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.