همکار جدید
همکار جدید
p⁷
یکم چیزه این پارت
_بله؟
+از این به بعد هرروز من شمارو میرسونم
_ولی آخه....
+اخه؟ میبینم خودم بهت گفتم پس نیازی به خجالت نیست
_عا..عامم باشه
پاشد اومد سمتم دستمو گرفت با تعجب نگاهش کردم
_تهیونگ؟
لبخند لثهی زد و از شرکت رفتیم بیرون نشستم داخل ماشین و حرکت کرد
+نظرت چیه بریم بار؟
_عام موافقم
(پرش زمانی وقتی رسیدن بار)
نشستم رو یکی از صندلی ها و دیدم تهیونگ با چند شیشه ویسکی داره میاد سمتم لبخندی زدم و کنارم نشستم
(ویو ته)
حتی اینکه کنارم بود خوب بود نگاهش کردم و لبخندی زدم یکی از شیشه هارو برداشت سر کشیدن
+اینجوری مست میشیا
_مشکلی نیست..
چند مین گذشت که دیدم ا.ت مست شده و شروع کرد به چرتو پرت گرفتم..
_توووووو از اینجااااا نمیریییییی
+باشه باشه نمیرم ولی بهتره دیگه بریم
پاشدم براید استایل بغلش کردم گذاشتمش تو ماشین روندم سمت خونهی خودم بعد چند مین پیاده شدم و ا.ت رو بردم داخل گذاشتمش روی تخت وقتی میخواستم برم دستمو گرف منو کشوند سمت خودت لباشو رو لبم گذاشت از لباش جدا شدم
+ا.ت؟
_عووو ددی با یه بوسه دیکت بیدار شد؟ (مست)
دستشو آورد سمت دیکم دستشو رو دیکتم حرکت میداد که باعث میشد خیلی تحریک شم بلند شد شروع به مارک گردنم کرد صبرم تموم شد و روش خیمه زدم..(بقیه با خودتون)
(ویو ا.ت)
صبح از خواب بیدار شدم دیدم تو یه خونهی ناشناسم و یهویی همهی اتفاقات دیشب یادم افتاد
p⁷
یکم چیزه این پارت
_بله؟
+از این به بعد هرروز من شمارو میرسونم
_ولی آخه....
+اخه؟ میبینم خودم بهت گفتم پس نیازی به خجالت نیست
_عا..عامم باشه
پاشد اومد سمتم دستمو گرفت با تعجب نگاهش کردم
_تهیونگ؟
لبخند لثهی زد و از شرکت رفتیم بیرون نشستم داخل ماشین و حرکت کرد
+نظرت چیه بریم بار؟
_عام موافقم
(پرش زمانی وقتی رسیدن بار)
نشستم رو یکی از صندلی ها و دیدم تهیونگ با چند شیشه ویسکی داره میاد سمتم لبخندی زدم و کنارم نشستم
(ویو ته)
حتی اینکه کنارم بود خوب بود نگاهش کردم و لبخندی زدم یکی از شیشه هارو برداشت سر کشیدن
+اینجوری مست میشیا
_مشکلی نیست..
چند مین گذشت که دیدم ا.ت مست شده و شروع کرد به چرتو پرت گرفتم..
_توووووو از اینجااااا نمیریییییی
+باشه باشه نمیرم ولی بهتره دیگه بریم
پاشدم براید استایل بغلش کردم گذاشتمش تو ماشین روندم سمت خونهی خودم بعد چند مین پیاده شدم و ا.ت رو بردم داخل گذاشتمش روی تخت وقتی میخواستم برم دستمو گرف منو کشوند سمت خودت لباشو رو لبم گذاشت از لباش جدا شدم
+ا.ت؟
_عووو ددی با یه بوسه دیکت بیدار شد؟ (مست)
دستشو آورد سمت دیکم دستشو رو دیکتم حرکت میداد که باعث میشد خیلی تحریک شم بلند شد شروع به مارک گردنم کرد صبرم تموم شد و روش خیمه زدم..(بقیه با خودتون)
(ویو ا.ت)
صبح از خواب بیدار شدم دیدم تو یه خونهی ناشناسم و یهویی همهی اتفاقات دیشب یادم افتاد
۴.۲k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.