ارزش عشق به توان چند

ارزش عشق به توان چند؟
Part 6
چند روز بعد
ات طبق معمول به سمت ماشین تهیونگ رفت
چون میخواست بره کلاس زبان
سوار ماشین شد.
ات: سلام ...( لبخند)
تهیونگ: سلام ..خوبی؟
ات: مرسی .. تو خوبی؟
تهیونگ: قربونت.میگم.گ میخوام یچیز بهت بگم
ات: جونم؟
تهیونگ: راستش... من ازت خوشم میاد.. عاشقتم🫠❤️
ات: چ..چی؟
تهیونگ: عاشقتم
لبای ات رو بوسید
ات: تهیونگ.. جدی میگی؟؟؟
تهیونگ: آره عشقم
ات: ... م..منم عاشقتم
تهیونگ‌خندید.
تهیونگ: میدونستم
ات:‌چیو؟
تهیونگ: عاشقمی(خنده)
ات: از کجا؟(تعجب)
تهیونگ: از رفتارت...
ات: ...( پنیک شدن)
تهیونگ: آخ خجالتی من..
ات رو نوازش‌کرد
ات : اوم.. دوستت دارم
تهیونگ: منم عشقم.. بریم کلاس؟
ات: بریم(لبخند)
تهیونگ لبخند زد و ماشین رو روشن کرد
ات رو به کلاس رسوند...
بعد از کلاس به خونه رفت
چند روز می‌گذشت و ات و تهیونگ باهم بیرون میرفتن و خوش میگذروندن

یه روز ات داخل خونشون کنار مامانش نشسته بود
مامانش داشت عذا درست میکرد
ات سرش تو گوشی بود و داشت با تهیونگ چت میکرد و می‌خندید
مادر ات: چیشده؟ میخندی بگو ماهم بخندیم..
ات: مامان.. راستش..یه چیزی چند وقته میخوام بگم
مادر ات: بگو
شرایط پارت بعد ۲۰ لایک ۵کامنت
دیدگاه ها (۰)

ارزش عشق به توان چند؟Part 7ات: قول میدی حساس نشی؟مادر ات: بگ...

ارزش عشق به توان چند؟part 8کسی نمیتونست مثل تهیونگ حال ات رو...

ارزش عشق به توان‌ چند؟Part 5جلو در خونه وایسادات: مرسیمقداری...

ارزش عشق به توان چند؟Part 4تهیونگ آروم خندیدماشین رو روشن کر...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۶

چرامن پارت ۱۲جونکوک: توهم تجربه کردیات: آره آرهجونکوک: میتون...

♡عشق مافیایی♡پارت ۱فلش بک بہ بچگی اتمادر ات سر زایمان مرد و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط