part

part 103
کشید خوابید
«صبح»
هارو: ラブバードたち、目を覚まさないの？(مرغای عشق بیدار نمیشید؟)
سوزومه: نکنه حسودیت شده عشقت بقلم خوابیده
هارو: مگه قرار نبود دهنت قرص باشه
سوزومه: اولا خواب دوما اینگلیسیش افتضاح
کایا: 私が理解できるように人間のように話してくれますか？(میشه مثل ادم صحبت کنید منم بفهمم)
سوزومه:私たちは特別なことは何も言いませんでした(چیز خاصی نمیگفتیم)
هارو: はい、彼は正しいです(اره راست میگه)
کایا: すずめさん、いつ帰って来ますか？(کی بر میگردی سوزومه)
سوزومه: الان ساعت چنده
هارو: هفت و نیم
سوزومه: 9時に飛行機に乗る予定です(ساعت نه پرواز دارم)
کایا: そんなに早く出発するんですか？(به این زودی میری)
سوزومه: 仕事が忙しいので、そうでなければここに残ります(کار دارم وگرنه میموندم )
کایا: 大丈夫、結婚式の日にまた会おう(اشکالی نداره روز عروسی میبینمت )
هارو: さて、起きて朝食を食べに行きましょう(خب حالا بلند شید بریم صبحونه بخوریم)
کایا: さあ行こう(بریم)
هارو و کایا از اتاق خارج شدنو سوزومه هم لباساش رو عوض کردو رفت پایین صبحونه خوردن هارو پیشنهاد کرد که قبل رفتن یکم توکیو رو بگردن هر سه قبول کردنو اماده شدن و صوار ماشین شد تا ساعت هشت و چهل پنج خیابونای توکیو رو گشتن و خاطره های کوچیکیشون رو یاداوری میکردن بعد رفتن فرودگاه وقت خدا حافظی بود
کایا: あなたには絶対に行ってほしくない(اصلا دلم نمیخواد بری)
سوزومه: 私も(منم همینطور)
هارو: さようなら(خداحافظ)
کایا:さようなら (خداحافظ)
سوزومه: さようなら(بای )
سوزومه ازشون خداحافظی کردو سوار هواپیما شد زنگ زد به جنیور ولی بر نمیداشت سوزومه بی حوصله گوشیش رو گذاشت از کیفش کتابشو برداشتو شروع کرد به خوندن بعد نیم ساعت جنیور زنگ زد
جنیور: الو
سوزومه: کجایی
جنیور: ببخشید کلاس بودم
سوزومه: اوم من نیم ساعت پیش سوار هوادیما شدم تا نیم ساعت دیگه میشینم
جنیور: اوکی میام دنبالت
سوزومه: کلاست چی
جنیور: اجازه میگیرم
سوزومه: اوکی پس بعدا میبینمت
جنیور: بای
گوشی رو قط کردو از پنجره به ابر های زیر پاش نگاه کرد که گوشیش زنگ زد بع صفحه گوشیش نگاه کرد کایا بود
کایا: もしもし(الو)
سوزومه: こんにちは(سلام) どうしたの？(چی شده)
کایا: ハルさんがプロポーズしてくれました(هارو ازم خاستگاری کرد)
سوزومه: 本当に？素晴らしい(واقعا؟عالیه)
کایا: 私たちはこのことについて母と話しました。私たちは1、2年アメリカに住むつもりです(با مامانم ایناصحبت کردیم قرار تا یکی دو تو امریکا زندگی کنیم )
سوزومه: ハルさんは私の会社で働くことを承諾しました(هارو قبول کرده تو شرکتم کار کنه )
کایا:そう思いますなぜなら彼は仕事を見つけたと私に言ったからです (فکرکنم چون بهم گفت کار پیدا کرده )
سوزومه: 私は自分で彼に話します(خودم باهاش صحبت میکنم)