part
part 104
کایا: では、とりあえずさよなら(خب فعلا خدا حافظ)
سوزومه: さようなら(خداحافظ)
گوشی رو قط کردو به ری پیام داد
سوزومه: امروز نمیخواد بیای دنبالم با جنیور میام
بعد ده مین جواب داد
ری: اوکی.... الان کجایی
سوزومه: تو هواپیمام یه بیست سی مین دیگه میرسم امریکا
ری: راستی هارو چی شد
سوزومه: فک کنم قبول کرده قرار با نامزدش بیادو امریکا زندگی کنه
ری: این برات عالیه ولی کجا زندگی کنن
سوزومه: میگم تو خونم زندگی کنن
ری: خودت چی
سوزومه: جنیور گفت از یه خونه خوشش اومده وقرار بعد ازدواجمون اونجا زندگی کنیم
ری: پس مستر جنیور داره رو یا پردازی میکنه
سوزومه: شروع نکن حوصله ندارم
ری: من دیگه میرم بعدامیبینمت
سوزومه: خدا حافظ
از پیویش اومد بیرونو به هارو زنگ زد
هارو: های
سوزومه: چخبر
هارو: از چی خبر میخوای
سوزومه: راستی مبارکه
هارو: پس کایا باهات صحبت کرده
سوزومه: اره و گفت قرار تو امریکا بمونین
هارو: هوف از دست تو کایا...... اره نظرم مثبت ولی میخواستم روز عروسی بهت بگم
سوزومه: اشکالی نداره در هر صورت خیلی خوشحال شدم
هارو: اوم کاری نداری
سوزومه: نه خداحافظ
گوشی رو قط کرد پیر مردی که کنارش نشسته بود گفت
مرده: مخابراتی چیزی هستی دخترم
سوزومه از حرفش خندش گرفته بود با خنده گفت
سوزومه: نه عمو جان تنها دارم سفر میکنم یکم استرس دارم
مرده: استرس نداره که ببین من با این سنم دارم تنهایی سفر میکنم
سوزومه: سنتون چشه تازه تو اوج جونیتونین
مرده: داری اغراق میکنی
سوزومه: نه به خدا
مرده: تو دختر خیلی خوبی هستی امیدوارم یه شوهر خیلی خوب برات گیر بیاد
سوزومه: با اجازتون چند روز دیگه عروسیمه
مرده خیلی عالیه
سوزومه یه کارت از کیفش برداشت و داد به مرده
سوزومه: خیلی خوشحال میشم بیایین
مرده: باشه حتماد
سوزومه: راستی من سوزومه پیترسون هستم
مرده: خوشبختم منم جک آدلر هستم
سوزومه: خوشوقتم
مرده: کجا زندگی میکنی
سوزومه: مرکز نیویورک نزدیک دبیرستان Friends Seminary
مرده: عالیه منم تو یکی از روستاهای نیویورک زندگی میکنم همسرم ژاپنی بود بخواطرهمین قبرش رو تو ژاپن گذاشتیم
سوزومه: متاسفم انگار خیلی دوسش داشتی
مرده: اره....... دخترو تو تا الان عاشق شدی
ببخشید دیر شد یه مشکل برام پیش اومده بود نتونستم پارت بزارم بخواطر جبران امروز زیاد گذاشتم✨🫀
کایا: では、とりあえずさよなら(خب فعلا خدا حافظ)
سوزومه: さようなら(خداحافظ)
گوشی رو قط کردو به ری پیام داد
سوزومه: امروز نمیخواد بیای دنبالم با جنیور میام
بعد ده مین جواب داد
ری: اوکی.... الان کجایی
سوزومه: تو هواپیمام یه بیست سی مین دیگه میرسم امریکا
ری: راستی هارو چی شد
سوزومه: فک کنم قبول کرده قرار با نامزدش بیادو امریکا زندگی کنه
ری: این برات عالیه ولی کجا زندگی کنن
سوزومه: میگم تو خونم زندگی کنن
ری: خودت چی
سوزومه: جنیور گفت از یه خونه خوشش اومده وقرار بعد ازدواجمون اونجا زندگی کنیم
ری: پس مستر جنیور داره رو یا پردازی میکنه
سوزومه: شروع نکن حوصله ندارم
ری: من دیگه میرم بعدامیبینمت
سوزومه: خدا حافظ
از پیویش اومد بیرونو به هارو زنگ زد
هارو: های
سوزومه: چخبر
هارو: از چی خبر میخوای
سوزومه: راستی مبارکه
هارو: پس کایا باهات صحبت کرده
سوزومه: اره و گفت قرار تو امریکا بمونین
هارو: هوف از دست تو کایا...... اره نظرم مثبت ولی میخواستم روز عروسی بهت بگم
سوزومه: اشکالی نداره در هر صورت خیلی خوشحال شدم
هارو: اوم کاری نداری
سوزومه: نه خداحافظ
گوشی رو قط کرد پیر مردی که کنارش نشسته بود گفت
مرده: مخابراتی چیزی هستی دخترم
سوزومه از حرفش خندش گرفته بود با خنده گفت
سوزومه: نه عمو جان تنها دارم سفر میکنم یکم استرس دارم
مرده: استرس نداره که ببین من با این سنم دارم تنهایی سفر میکنم
سوزومه: سنتون چشه تازه تو اوج جونیتونین
مرده: داری اغراق میکنی
سوزومه: نه به خدا
مرده: تو دختر خیلی خوبی هستی امیدوارم یه شوهر خیلی خوب برات گیر بیاد
سوزومه: با اجازتون چند روز دیگه عروسیمه
مرده خیلی عالیه
سوزومه یه کارت از کیفش برداشت و داد به مرده
سوزومه: خیلی خوشحال میشم بیایین
مرده: باشه حتماد
سوزومه: راستی من سوزومه پیترسون هستم
مرده: خوشبختم منم جک آدلر هستم
سوزومه: خوشوقتم
مرده: کجا زندگی میکنی
سوزومه: مرکز نیویورک نزدیک دبیرستان Friends Seminary
مرده: عالیه منم تو یکی از روستاهای نیویورک زندگی میکنم همسرم ژاپنی بود بخواطرهمین قبرش رو تو ژاپن گذاشتیم
سوزومه: متاسفم انگار خیلی دوسش داشتی
مرده: اره....... دخترو تو تا الان عاشق شدی
ببخشید دیر شد یه مشکل برام پیش اومده بود نتونستم پارت بزارم بخواطر جبران امروز زیاد گذاشتم✨🫀
- ۵.۱k
- ۲۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط