چند پارتی جونگکوک🐰عشق
پارت 3
ویو یونا
خیلی شوکه شدم ولی سرم رو به نشونه آره تکون دادم که یهو دستش رو برد زیز چونم و لبمو بوسید منم که عاشقش بودم همراهیش کردم وقتی ازم جدا شد گفتم
+منم دوست دارم❤
خیلی خجالت کشیدم و سریع دوییدم سمت کلاسم و وارد کلاس شدم زیادی دیر کرده بودم (علامت معلم ✓)
✓ خیلی دیر کردی خانم لی
+ببخشید آقا چند نفر مزاحمم شده بودن دیر شد
✓این دفعه رو می بخشم ولی دفعه بعد دیگه بخششی در کار نیست
+چشم آقا دیگه تکرار نمیشه
✓برو بشین
رفتم نشستم کلاس که تموم شد وسایلم رو جمع کردم که بعد استراحت برم کلاس بعدی
رفتم بیرون که با کوک مواجه شدم سریع راهمو کج کردم و به طرف دیگه ای رفتم که کوک دنبالم اومد اینقدر کاراش تابلو بود که همه فهمیدن از من خوشش میاد آخه خوشتیپ ترین پسر مدرسه اس که همه دخترا روش کراشن
اومد پیشم چون روی نیمکت نشسته بودم نشست پیشم
_واقعا منو دوس داری؟؟
+کدوم دختریه که تو رو دوس نداره؟؟
خندید بهم
_نمیدونم شاید تو
+اگه دوست نداشتم همراهیت نمی کردم
دوباره بهم خندید
_فکر کنم کلاس بعدیمون باهمه پیش من بشین
+تهیونگ دوستت چی؟؟
_اون کلاسش جدائه. البته اگه نمی خوای پیش رونا بشینی بیا پیش من
+نه اونم کلاسش جدائه
_خب پس بریم سر کلاس
+بریم
و رفتیم سر کلاس
ویو کوک
وقتی رفتم روی نیمکت پیشش نشستم تا حرف میزد اینقدر صداش قشنگ بود دلم می خواست فقط حرف بزنه و بهش گفتم بریم سر کلاس
وقتی رفتیم سر کلاس کلاسمون شیمی بود و من دوسش نداشتم ولی میدونستم یونا شیمی دوس داره
ویو یونا
کلاسمون شیمی بود و من شیمی دوس داشتم ولی کوک نه پس تصمیم گرفتم بهش کمک کنم چون یه جورایی آزمون بود و منو کوک هم تیمی بودیم پس کارم راحت شد👍😁
کلاس شروع شد و...
اینم از پارت سوم ما ❤🐰منتظر پارت بعدی باشید👍
ویو یونا
خیلی شوکه شدم ولی سرم رو به نشونه آره تکون دادم که یهو دستش رو برد زیز چونم و لبمو بوسید منم که عاشقش بودم همراهیش کردم وقتی ازم جدا شد گفتم
+منم دوست دارم❤
خیلی خجالت کشیدم و سریع دوییدم سمت کلاسم و وارد کلاس شدم زیادی دیر کرده بودم (علامت معلم ✓)
✓ خیلی دیر کردی خانم لی
+ببخشید آقا چند نفر مزاحمم شده بودن دیر شد
✓این دفعه رو می بخشم ولی دفعه بعد دیگه بخششی در کار نیست
+چشم آقا دیگه تکرار نمیشه
✓برو بشین
رفتم نشستم کلاس که تموم شد وسایلم رو جمع کردم که بعد استراحت برم کلاس بعدی
رفتم بیرون که با کوک مواجه شدم سریع راهمو کج کردم و به طرف دیگه ای رفتم که کوک دنبالم اومد اینقدر کاراش تابلو بود که همه فهمیدن از من خوشش میاد آخه خوشتیپ ترین پسر مدرسه اس که همه دخترا روش کراشن
اومد پیشم چون روی نیمکت نشسته بودم نشست پیشم
_واقعا منو دوس داری؟؟
+کدوم دختریه که تو رو دوس نداره؟؟
خندید بهم
_نمیدونم شاید تو
+اگه دوست نداشتم همراهیت نمی کردم
دوباره بهم خندید
_فکر کنم کلاس بعدیمون باهمه پیش من بشین
+تهیونگ دوستت چی؟؟
_اون کلاسش جدائه. البته اگه نمی خوای پیش رونا بشینی بیا پیش من
+نه اونم کلاسش جدائه
_خب پس بریم سر کلاس
+بریم
و رفتیم سر کلاس
ویو کوک
وقتی رفتم روی نیمکت پیشش نشستم تا حرف میزد اینقدر صداش قشنگ بود دلم می خواست فقط حرف بزنه و بهش گفتم بریم سر کلاس
وقتی رفتیم سر کلاس کلاسمون شیمی بود و من دوسش نداشتم ولی میدونستم یونا شیمی دوس داره
ویو یونا
کلاسمون شیمی بود و من شیمی دوس داشتم ولی کوک نه پس تصمیم گرفتم بهش کمک کنم چون یه جورایی آزمون بود و منو کوک هم تیمی بودیم پس کارم راحت شد👍😁
کلاس شروع شد و...
اینم از پارت سوم ما ❤🐰منتظر پارت بعدی باشید👍
- ۹.۶k
- ۱۷ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط