ویو ته
ویو ته
ته: وایسا تا جنازتوووو تحویل جونگ کوک جونتت بدممم دویید تو راه رو میدویید منم هعی دنبالش بود خسته هم نمیشدو میدویید
گوشیم زنگ خورد جواب دادم
ته: بله
کوک: تهیونگ من امشب باید موقعه تحویل جنسا باشم
ته: کی میای
کوک: حدود ۸ صبح فردا
ته: حله بای
گوشیو قط کردم
خب انگار ... از کوک خبری نیسس
سر جام وایسادم
ته: جیا
جیا: ها
ته: میدونستس بگیرمت جیکارت میکنم( نیشخند
جیا: ارع میزنیی
تع: نچ میدونستیی رو تخت گیرت بیارم ازراعیلم کمکت نمیکنه
جیا: چیی( تعجب
نمیدونم هیچی دسته خودم نبود هر لحظه ممکن بود ی کاری دستش بدممم
اون بچسسس ولی من .. الان میخواممم
وای وای بسه بسههه
ته: هیچی ولش ..... رفتم اتاقمو درو بستمو ب در تکیه دادم
ته: چمه من چم شده
یدونه زدم تو کلم
وقتی صدایی ازش نیومدد رفتم اشپز خونه شیشه های شرابو برداشتم رفتم اتاقمم تند تند پشت هم سر میکشیدم ولی لازم داشتم مستت شم که فکرا از سرم بپره اکثرا وقتی مستم خوابم میبره
ته: وایسا تا جنازتوووو تحویل جونگ کوک جونتت بدممم دویید تو راه رو میدویید منم هعی دنبالش بود خسته هم نمیشدو میدویید
گوشیم زنگ خورد جواب دادم
ته: بله
کوک: تهیونگ من امشب باید موقعه تحویل جنسا باشم
ته: کی میای
کوک: حدود ۸ صبح فردا
ته: حله بای
گوشیو قط کردم
خب انگار ... از کوک خبری نیسس
سر جام وایسادم
ته: جیا
جیا: ها
ته: میدونستس بگیرمت جیکارت میکنم( نیشخند
جیا: ارع میزنیی
تع: نچ میدونستیی رو تخت گیرت بیارم ازراعیلم کمکت نمیکنه
جیا: چیی( تعجب
نمیدونم هیچی دسته خودم نبود هر لحظه ممکن بود ی کاری دستش بدممم
اون بچسسس ولی من .. الان میخواممم
وای وای بسه بسههه
ته: هیچی ولش ..... رفتم اتاقمو درو بستمو ب در تکیه دادم
ته: چمه من چم شده
یدونه زدم تو کلم
وقتی صدایی ازش نیومدد رفتم اشپز خونه شیشه های شرابو برداشتم رفتم اتاقمم تند تند پشت هم سر میکشیدم ولی لازم داشتم مستت شم که فکرا از سرم بپره اکثرا وقتی مستم خوابم میبره
۱۰.۴k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.