ویو ادمین
ویو ادمین
* کیف کنید خودمو وارد داستان کروم*
جیااا؛ نمیرم
ته: برو برو بروووو
تهیونگ جلو خودشو واقعا گرفته بود ولی دیگه نمیتونه
درو باز کردو جیا ب داخل اتاق کشیدد
حیا که با تمام تعجب ب کارای تهیونگ نگاه میکرد نمیدونست چی بگه
تهیونگ جیا کشید تو اتاقو درو بستو جیارو ب در کوبید همه اینا رو خیلی سری انجام داد
دستای مشتشو ب اطراف جیا گزاشته بود جیا رو زندانی کرده بودد
سرشو نزدیک گوش جیا کرد
ته: بت گفتم گمشو بروو
جیا: چی( شکه
تهیونگ ب دون حرفی جیارو بر گردوندو ب سمت تخت هول داد
ولی جیا نیفتاد رو تخت
جیا: تو چت شده اتاقت چرا اینطوریههه
تهیونگ سرشو انداخت پایین و با خندهه ایی که از زو کلافگی بود سرشو بالا گرفف
ته: میخوای بدونی
جیا : چ چیو
تهیونگ انقدر کلافه بود که لباس خودشو پاره کرددد
ب سمت جیا رفتو پرتشکرد رو تخت جیا در تمام مدت تو شک خیلی بدی بود که موضوع چیه؟
تهیونگ موهایی که از عرق زیاد خیس شده بود عقب دادو با زانو رو تخت وایساد بد ارم رو جیا خیمه زد....
* کیف کنید خودمو وارد داستان کروم*
جیااا؛ نمیرم
ته: برو برو بروووو
تهیونگ جلو خودشو واقعا گرفته بود ولی دیگه نمیتونه
درو باز کردو جیا ب داخل اتاق کشیدد
حیا که با تمام تعجب ب کارای تهیونگ نگاه میکرد نمیدونست چی بگه
تهیونگ جیا کشید تو اتاقو درو بستو جیارو ب در کوبید همه اینا رو خیلی سری انجام داد
دستای مشتشو ب اطراف جیا گزاشته بود جیا رو زندانی کرده بودد
سرشو نزدیک گوش جیا کرد
ته: بت گفتم گمشو بروو
جیا: چی( شکه
تهیونگ ب دون حرفی جیارو بر گردوندو ب سمت تخت هول داد
ولی جیا نیفتاد رو تخت
جیا: تو چت شده اتاقت چرا اینطوریههه
تهیونگ سرشو انداخت پایین و با خندهه ایی که از زو کلافگی بود سرشو بالا گرفف
ته: میخوای بدونی
جیا : چ چیو
تهیونگ انقدر کلافه بود که لباس خودشو پاره کرددد
ب سمت جیا رفتو پرتشکرد رو تخت جیا در تمام مدت تو شک خیلی بدی بود که موضوع چیه؟
تهیونگ موهایی که از عرق زیاد خیس شده بود عقب دادو با زانو رو تخت وایساد بد ارم رو جیا خیمه زد....
۱۲.۵k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.