☆♡پارت: ۳۷♡☆
☆♡پارت: ۳۷♡☆
طراح دنس توی سالن منتظر بود...
+(علامت طراح دنس): بچه ها یکم دیر کردین...
نامجون: اره ببخشید ی خوابالویی دیر بیدارشد...(منظورش جونگ کوکه)
جونگ کوک لبخند خجالت زده ای زد...
جونگ کوک: ببخشید... شب یادم رفته بود ساعت بزارم سر زنگ...
+ باشه اشکال نداره... اوه سویونگ تو ام اومدی؟ حالت چطوره؟ می تونی تمرین کنی؟
سویونگ: اره بهترم اما فعلا زیاد نمی تونم تمرین کنم اومدم فقط تمرین اعضا رو نگا کنم...
+ باشه امید وارم زودتر خوب شی...
سویونگ: ممنون...
+ اونجا ی نیمکت هست می تونی اونجا بشینی و تماشا کنی...
سویونگ: باشه ممنون...
+ خب شما هم برین تو رختکن لباساتونو عوض کنین تا تمرینمونو شروع کنیم...
اعضا: باشه...
همه رفتن تو رختکن و لباس هاشونو عوض کردن و اومدن بیرون...
سالن تمرین سالن خیلی بزرگی نبود اما کوچیکم نبود... سویونگ رو نیمکت نشسته بود و منتظر بود تمرینو شروع کنن... نگا کردن تمرین اعضا حداقل بهتر از این بود که تو خوابگاه تنها بمونه استراحت کنه... سویونگ دختری بود که نمی تونست پنج دقیقه ی جا بمونه و هیچ کاری نکنه.. از استراحت کردن هم خیلی خسته شده بود... اعضا همه اومدن همه مشغول تمرین بودن...
+ این قسمت رو باید این طوری برین...
جی هوپ: این طوری درسته دیگه؟
+ اره...
جین: ی لحظه این طوری درسته؟
+ اره فقط موقع انجام این حرکت دستتو این طوری حرکت بده...
جین: اها باشه...
همه در حال تمرین بودن که سویونگ چشمش خورد به جیمین... چقد قشنگ داشت حرکت ها رو انجام میداد... خیلی نرم و حرفه ای... مثل پری که با باد همراه شده بود و حرکت می کرد جیمین هم با موسیقی همراه شده بود و مرقصید... سویونگ محو تماشا رقص جیمین شده بود... بلاخره اون همه تلاشی که می کرد و تا نصفه شب در حال تمرین بود نتیجه می داد...
الان ی پارت دیگه ام می زارم اما لایک و کامنت فراموش نشه😉💜
حالا که تا اینجا اومدی اون قلبه سفیدو قرمزش کن❤
طراح دنس توی سالن منتظر بود...
+(علامت طراح دنس): بچه ها یکم دیر کردین...
نامجون: اره ببخشید ی خوابالویی دیر بیدارشد...(منظورش جونگ کوکه)
جونگ کوک لبخند خجالت زده ای زد...
جونگ کوک: ببخشید... شب یادم رفته بود ساعت بزارم سر زنگ...
+ باشه اشکال نداره... اوه سویونگ تو ام اومدی؟ حالت چطوره؟ می تونی تمرین کنی؟
سویونگ: اره بهترم اما فعلا زیاد نمی تونم تمرین کنم اومدم فقط تمرین اعضا رو نگا کنم...
+ باشه امید وارم زودتر خوب شی...
سویونگ: ممنون...
+ اونجا ی نیمکت هست می تونی اونجا بشینی و تماشا کنی...
سویونگ: باشه ممنون...
+ خب شما هم برین تو رختکن لباساتونو عوض کنین تا تمرینمونو شروع کنیم...
اعضا: باشه...
همه رفتن تو رختکن و لباس هاشونو عوض کردن و اومدن بیرون...
سالن تمرین سالن خیلی بزرگی نبود اما کوچیکم نبود... سویونگ رو نیمکت نشسته بود و منتظر بود تمرینو شروع کنن... نگا کردن تمرین اعضا حداقل بهتر از این بود که تو خوابگاه تنها بمونه استراحت کنه... سویونگ دختری بود که نمی تونست پنج دقیقه ی جا بمونه و هیچ کاری نکنه.. از استراحت کردن هم خیلی خسته شده بود... اعضا همه اومدن همه مشغول تمرین بودن...
+ این قسمت رو باید این طوری برین...
جی هوپ: این طوری درسته دیگه؟
+ اره...
جین: ی لحظه این طوری درسته؟
+ اره فقط موقع انجام این حرکت دستتو این طوری حرکت بده...
جین: اها باشه...
همه در حال تمرین بودن که سویونگ چشمش خورد به جیمین... چقد قشنگ داشت حرکت ها رو انجام میداد... خیلی نرم و حرفه ای... مثل پری که با باد همراه شده بود و حرکت می کرد جیمین هم با موسیقی همراه شده بود و مرقصید... سویونگ محو تماشا رقص جیمین شده بود... بلاخره اون همه تلاشی که می کرد و تا نصفه شب در حال تمرین بود نتیجه می داد...
الان ی پارت دیگه ام می زارم اما لایک و کامنت فراموش نشه😉💜
حالا که تا اینجا اومدی اون قلبه سفیدو قرمزش کن❤
۹.۵k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.