* همکلاسی غیرتی من *
* همکلاسی غیرتی من *
Chapter 2
Part 17
جونگ کو ک: اون وقت چطوری می خوایم از اون بادیگارد ای دم در قرار کنیم.
ا/ت : خب اتاق های ما درسته طبقه دومه ولی فکر نکنم اگه از پنجره بریم بیرون چیزیمون بشه
جونگ کوک : مطمعنی ؟
ا/ت : اوهوم
و راستش من درست می گفتم
تونستیم واقعا از پنجره ها فرار کنیم
و نشستیم رو اون تاب دو نفره ای که داخل پشت خونه بود من گیتار می زدم و با هم می خوندیم
Every hi
every bye
every “I love you” you’ve
ever said
Cause all of the small things that you do
Are what remind me why I fell for you......
این آهنگ رو خیلی دوست داشتیم چون خیلی شبیه به حرف بود که همیشه می خوایم به هم بزنیم
Pov :
همون طور که دختر و پسر داشتن با عشق کلمات رو به زبون می آوردن و به این فکر می کردن که کسی صداشون رو نمیشنوه ولی خبر نداشتن که چند تا موجود فوضول دارن از بالکن اتاق نگاشون می کنن
( ویو سورا )
توی اتاقم بودم چراغ ها رو هم خاموش کردم روی تخت دراز کشیدم و داشتم به اون فکر می کردم یعنی واقعا عاشقش شدم ؟
همون لحظه صدای دلنشینی رو از بیرون شنیدم
بلند شدم و همون تور که چراغ ها خاموش بود به سمت در بالکن رفتم و اون رو باز کردم
اون دو تا واقعا عاشق هم دیگن
ای کاش منم ......
یونجی : این صدای ا/ت نیست ؟
سورا : ااا تو می آمدی
یونجی : همین الان .....
سورا : آره ا/تس
یونجی هم خم شد که ببنه
یونجی : چقدر به من میان ......(:
سورا : اوهوم ....صداشون رو تو شنیدی که اومدی ؟
یونجی : آره در واقع .....
بقیه اعضا : هممون شنیدیم
سورا : اگه می خوایم ببنیدشون بدویین چون ممکنه هیون بیاد و ببینه اینجایین واسه ا/ت و جونگ کوک دردسر بشه
اعضای بی تی اس : برای ما هم جا هست ؟
سورا : اوففف ا/ت خدا لعنتت کنه ...
حمایت .....🥺🖤
بچه ها چیزی تا ۴۰۰ تاییمون نمونده ((((:
مرسی بابت حمایتاتون 🖤
Chapter 2
Part 17
جونگ کو ک: اون وقت چطوری می خوایم از اون بادیگارد ای دم در قرار کنیم.
ا/ت : خب اتاق های ما درسته طبقه دومه ولی فکر نکنم اگه از پنجره بریم بیرون چیزیمون بشه
جونگ کوک : مطمعنی ؟
ا/ت : اوهوم
و راستش من درست می گفتم
تونستیم واقعا از پنجره ها فرار کنیم
و نشستیم رو اون تاب دو نفره ای که داخل پشت خونه بود من گیتار می زدم و با هم می خوندیم
Every hi
every bye
every “I love you” you’ve
ever said
Cause all of the small things that you do
Are what remind me why I fell for you......
این آهنگ رو خیلی دوست داشتیم چون خیلی شبیه به حرف بود که همیشه می خوایم به هم بزنیم
Pov :
همون طور که دختر و پسر داشتن با عشق کلمات رو به زبون می آوردن و به این فکر می کردن که کسی صداشون رو نمیشنوه ولی خبر نداشتن که چند تا موجود فوضول دارن از بالکن اتاق نگاشون می کنن
( ویو سورا )
توی اتاقم بودم چراغ ها رو هم خاموش کردم روی تخت دراز کشیدم و داشتم به اون فکر می کردم یعنی واقعا عاشقش شدم ؟
همون لحظه صدای دلنشینی رو از بیرون شنیدم
بلند شدم و همون تور که چراغ ها خاموش بود به سمت در بالکن رفتم و اون رو باز کردم
اون دو تا واقعا عاشق هم دیگن
ای کاش منم ......
یونجی : این صدای ا/ت نیست ؟
سورا : ااا تو می آمدی
یونجی : همین الان .....
سورا : آره ا/تس
یونجی هم خم شد که ببنه
یونجی : چقدر به من میان ......(:
سورا : اوهوم ....صداشون رو تو شنیدی که اومدی ؟
یونجی : آره در واقع .....
بقیه اعضا : هممون شنیدیم
سورا : اگه می خوایم ببنیدشون بدویین چون ممکنه هیون بیاد و ببینه اینجایین واسه ا/ت و جونگ کوک دردسر بشه
اعضای بی تی اس : برای ما هم جا هست ؟
سورا : اوففف ا/ت خدا لعنتت کنه ...
حمایت .....🥺🖤
بچه ها چیزی تا ۴۰۰ تاییمون نمونده ((((:
مرسی بابت حمایتاتون 🖤
۱۱.۱k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.