پلیس ابلیس ...

پلیس. ابلیس. part⁸

جیمین رفت تا جعبه کمک های اولیه رو بیاره منم اتاق جیمین رو پیدا کردم و ا.ت رو گذاشتم رو تخت و داشتم لباس هاشو درمیاوردم ، سعی میکردم که بدنشو نگاه نکنم اگه ا.ت بفهمه من لباساشو در آوردم جرم میده ، خلاصه با هزار بدبختی لباساش رو درآوردم که جیمین اومد
جیمین: خیلی خب تو برو بیرون
تهیونگ : جانننننن ، خیر جلوی چشم خودم
جیمین : برو بیرون حواسم رو پرت می‌کنی ، مگه نمی‌خوای ا.ت زودتر خوب بشه ؟
تهیونگ : شت باشه ( با حرص رفت بیرون )
داشتم بدنشو معاینه میکردم که روی گردنش و روی یکی از رون هاش جای دوتا نیش پیدا کردم ، واقعا نمی‌دونستم جای چیه ولی مشخصه خیلی خون ازش رفته ، رنگش شده بود مثل گچ دیوار ، رفتم بیرون تا به تهیونگ بگم
تهیونگ : چی شد ؟( نگران )
جیمین : نمی‌دونم
تهیونگ : توی هول فقط میخواستی بدن ا.ت رو دید بزنی ، تو مگه دکتر نیستی پس چرا نمیدونی هااا ( داد )
جیمین : خفه شو الان جوکیونگ بلند میشه بعدشم تو اصلا گذاشتی من حرفم رو بزنم ( بلند )
تهیونگ : ببخشید
جیمین : خیلی خب حالا ناراحت نشو ، داشتم میگفتم که روی یکی از رون های پاش و گردنش دوتا جای نیش پشت سر هم بود که باعث شده خیلی خون ازش بره
تهیونگ : نمیدونی جای نیش چیه ؟
جیمین : .....
دیدگاه ها (۱)

پلیس. ابلیس. part⁹جیمین : نمی‌دونم شاید جای نیش مار...

می‌خوام فیک رو شرطی کنم .شما اصلا حمایت نمیکنید پس شرطیش میک...

پلیس. ابلیس. part⁷« تهیونگ ویو »دیدم ا.ت دیر کرده ن...

پلیس. ابلیس. part⁶وقتی برگشتم ، سرجام میخکوب شدم...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط