نه قهرمان
نه قهرمان
پارت ۱۲
ویو میا : جولیا تا خواست بهم حمله کنه بچه ها سریع اومدند بیرون و جولیا رو گرفتند
نامجون : فکر کردی ما میا رو تنهاش میزاریم
جولیا : یااااا عزیزم منو ول کن ( عشوه)
نامجون : خفه شو من عزیز تو نیستم
جولیا : باشه خودت خواستی
ادمین : جولیا بعد از این حرفش امام افراد رو وارد ساختمون کرد تقریباً ۲۰۰ نفر بودند همه ساختمون پر شده بود از آدم مسلح
جولیا : من با شما کاری نداریم من میا رو میخوام
جیهوپ : شتر در خواب بیند پنبه دانه عمرا اگه بزارم
شوگا : مگه از رو جنازه من رد شب که بتونی میا رو ببری ( دور از جون )
کوک : جرات داری دستت به میا بخوره از وسط جرت میدم
جولیا : یااااااااا این دختره هرزه بدرد نخور چی داره که آنقدر طرفشو میگیرید ها ؟ من به این جذابی و همه چی تموم چرا هیچکس طرف منو نمیگیره ( گریه الکی )
میا : درست صحبت کن نکبت هرزه خودتو اون دور و برات هستید
جولیا : خفه شو شروع کنید ( فریا خطاب به افرادش )
ادمین : تا افراد جولیا خواستند کاری کنند میا با آلا همه اونا رو توی سه سوت دستگیر کردند و میا اونا رو توی یه زندان محکم گذاشت
میا : تموم شد توی ۱/۰۳ ثانیه آفرین الا
الا : ممنون آجی ( با هم زدن قدش )
جولیا : چی ؟ چطوری؟( تعجب فراوان )
میا و الا : فکر کردی زرنگی ؟
ادمین : جولیا آنقدری عصبانی بود که با چاقو دست تهیونگ رو که اونو گرفته بوده زخمه میکنه و خودشو جدا میکنه و به سمت میا حمله میکنه که میا همون چاقوی دستش رو سریع جدا میکنه و میندازه اونور که یکی تو شکم و پشت پای جولیا میزنه که باعث میشه جولیا بیفته زمین و میا اونو از پشت میگیره و جولیا میگه:
ایییییییی اشغال چیکار میکنی بدنم خوشگلم
میا: اعتماد به نفس تورو 💩داشت الان تو کافه ازش استفاده میکردند بدن خوشگلم هه
جولیا : نکبت
میا : دستشو محکم تر میپیچونه
جولیا : ایییییییی ولم کن
میا : چرا تازه شروع شده
جیمین درگوش میا : جولیا رو ول کن من میگیرمش
میا : ولی اگه بهت آسیب زد چی ؟(آروم در گوش جیمین )
جیمین : نترس من حواسم هه
میا : اوکی
ادمین : جولیا رو بلند میکنه و ولش میکنه و جیمین اونو میگیره میا سریع سمت تهیونگ میره و میگه :
خوبی؟(نگران )
تهیونگ : آره خوبم چیزی نیست
ادمین
پلیس میا و جولیا رو افرادش رو دستگیر میکنه و
ادامه دارد ......
پارت ۱۲
ویو میا : جولیا تا خواست بهم حمله کنه بچه ها سریع اومدند بیرون و جولیا رو گرفتند
نامجون : فکر کردی ما میا رو تنهاش میزاریم
جولیا : یااااا عزیزم منو ول کن ( عشوه)
نامجون : خفه شو من عزیز تو نیستم
جولیا : باشه خودت خواستی
ادمین : جولیا بعد از این حرفش امام افراد رو وارد ساختمون کرد تقریباً ۲۰۰ نفر بودند همه ساختمون پر شده بود از آدم مسلح
جولیا : من با شما کاری نداریم من میا رو میخوام
جیهوپ : شتر در خواب بیند پنبه دانه عمرا اگه بزارم
شوگا : مگه از رو جنازه من رد شب که بتونی میا رو ببری ( دور از جون )
کوک : جرات داری دستت به میا بخوره از وسط جرت میدم
جولیا : یااااااااا این دختره هرزه بدرد نخور چی داره که آنقدر طرفشو میگیرید ها ؟ من به این جذابی و همه چی تموم چرا هیچکس طرف منو نمیگیره ( گریه الکی )
میا : درست صحبت کن نکبت هرزه خودتو اون دور و برات هستید
جولیا : خفه شو شروع کنید ( فریا خطاب به افرادش )
ادمین : تا افراد جولیا خواستند کاری کنند میا با آلا همه اونا رو توی سه سوت دستگیر کردند و میا اونا رو توی یه زندان محکم گذاشت
میا : تموم شد توی ۱/۰۳ ثانیه آفرین الا
الا : ممنون آجی ( با هم زدن قدش )
جولیا : چی ؟ چطوری؟( تعجب فراوان )
میا و الا : فکر کردی زرنگی ؟
ادمین : جولیا آنقدری عصبانی بود که با چاقو دست تهیونگ رو که اونو گرفته بوده زخمه میکنه و خودشو جدا میکنه و به سمت میا حمله میکنه که میا همون چاقوی دستش رو سریع جدا میکنه و میندازه اونور که یکی تو شکم و پشت پای جولیا میزنه که باعث میشه جولیا بیفته زمین و میا اونو از پشت میگیره و جولیا میگه:
ایییییییی اشغال چیکار میکنی بدنم خوشگلم
میا: اعتماد به نفس تورو 💩داشت الان تو کافه ازش استفاده میکردند بدن خوشگلم هه
جولیا : نکبت
میا : دستشو محکم تر میپیچونه
جولیا : ایییییییی ولم کن
میا : چرا تازه شروع شده
جیمین درگوش میا : جولیا رو ول کن من میگیرمش
میا : ولی اگه بهت آسیب زد چی ؟(آروم در گوش جیمین )
جیمین : نترس من حواسم هه
میا : اوکی
ادمین : جولیا رو بلند میکنه و ولش میکنه و جیمین اونو میگیره میا سریع سمت تهیونگ میره و میگه :
خوبی؟(نگران )
تهیونگ : آره خوبم چیزی نیست
ادمین
پلیس میا و جولیا رو افرادش رو دستگیر میکنه و
ادامه دارد ......
- ۳.۹k
- ۱۶ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط