پارت 10 آخرین تکه قلبم
#پارت_10 #آخرین_تکه_قلبم
بعد از چند دقیقه که دید نمیام شروع کرد به منت کشی!
_پاشو بیا زشته نیاز
یه کلمه ام جوابشو ندادم .
_میرما ..
برو ، انگار من مجبورش کردم .
سرمو گذاشتم روی پام ، زانومو بغل کردم، چه قدر سخته وقتی دلم می گیره ، گریه ام نمی گیره!
سرمای مهر ماه و سرمایی بودنم یه طرف و حس درک نشدنی که داشت تموم وجودمو پر میکرد یه طرف ..!
_نیاز دارن نگامون میکنن زشته بخدا
زشت اینه آدم به عشقش اعتماد نداشته باشه!پررو
_نیاز پاشو میگم.
تا قیامت وایمیستم اینجا ، اگه نیاد ببرتم!
صدای در ماشینش اومد ، سایه اشو دیدم که هر لحظه به من نزدیک و نزدیک تر میشد .
حضورش رو کنارم حس کردم ،دستمو گرفت و گفت:
_پاشو بیا زشته.
خواستم بیشتر اذیتش کنم اما دلم نیومد ..
سوارماشین شدم.
_با من قهر میکنه میره بیرون جوابمم نمیده بیشعور!
به روبه روم زل زدم و جوابشو ندادم .
_مگه با تو نیستم ؟
دستشو انداخت دور شونه ام و گفت :
_میشه همیشه همین جوری بمونی؟
_چجوری؟
_خوب و با وفا!
_چه فایده وقتی بهم اعتماد نداری!
_اعتماد دارم ، تو ام اگه شماره رفیقتو تو گوشی من میدیدی عصبی نمیشدی؟
_آره ولی نه اینکه بگی پاشو زنگ بزن امیر..!
_ببخشید عصبی شدم خب!
دماغمو محکم کشید که آخم درومد !
_نیاززز دماغت یخ زده چقدر!
پنجره ها رو داد بالا و گفت:
_سردته نه؟
دستاشو حصار تنم کرد..
بقول محسن چاووشی:
تو حصار بغلت زندگی به کاممه همه چیت ماله منه سندش بناممه
#نظر_فراموش_نشه ❤
بعد از چند دقیقه که دید نمیام شروع کرد به منت کشی!
_پاشو بیا زشته نیاز
یه کلمه ام جوابشو ندادم .
_میرما ..
برو ، انگار من مجبورش کردم .
سرمو گذاشتم روی پام ، زانومو بغل کردم، چه قدر سخته وقتی دلم می گیره ، گریه ام نمی گیره!
سرمای مهر ماه و سرمایی بودنم یه طرف و حس درک نشدنی که داشت تموم وجودمو پر میکرد یه طرف ..!
_نیاز دارن نگامون میکنن زشته بخدا
زشت اینه آدم به عشقش اعتماد نداشته باشه!پررو
_نیاز پاشو میگم.
تا قیامت وایمیستم اینجا ، اگه نیاد ببرتم!
صدای در ماشینش اومد ، سایه اشو دیدم که هر لحظه به من نزدیک و نزدیک تر میشد .
حضورش رو کنارم حس کردم ،دستمو گرفت و گفت:
_پاشو بیا زشته.
خواستم بیشتر اذیتش کنم اما دلم نیومد ..
سوارماشین شدم.
_با من قهر میکنه میره بیرون جوابمم نمیده بیشعور!
به روبه روم زل زدم و جوابشو ندادم .
_مگه با تو نیستم ؟
دستشو انداخت دور شونه ام و گفت :
_میشه همیشه همین جوری بمونی؟
_چجوری؟
_خوب و با وفا!
_چه فایده وقتی بهم اعتماد نداری!
_اعتماد دارم ، تو ام اگه شماره رفیقتو تو گوشی من میدیدی عصبی نمیشدی؟
_آره ولی نه اینکه بگی پاشو زنگ بزن امیر..!
_ببخشید عصبی شدم خب!
دماغمو محکم کشید که آخم درومد !
_نیاززز دماغت یخ زده چقدر!
پنجره ها رو داد بالا و گفت:
_سردته نه؟
دستاشو حصار تنم کرد..
بقول محسن چاووشی:
تو حصار بغلت زندگی به کاممه همه چیت ماله منه سندش بناممه
#نظر_فراموش_نشه ❤
۲.۰k
۲۶ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.