معجزه

معجزه
p¹²
شب*
جیمین:هانول
هانول:هوم؟
جیمین:بیا تو اتاقم
توی اتاق*
هانول:هوم؟
جیمین:چی شده؟؟
هانول:چیزی نشده
جیمین:آره معلومه،بعد کمپانی حالت گرفته شد
هانول:نه بابا چون خسته بودم
جیمین:ببین اگه بخاطره این بود که بهت اهمیت ندادم واقعا معذرت میخوام چون خیلی سرم شلوغ بود دیدی که هی می‌رفتیم کمپانی هی میرفتم تمرین می‌کردم نیومدم اینجا خسته بودم ذهنم درگیر بود ببخشید
هانول:اوهوم منم معذرت میخوام
جیمین:تو چرا
هانول:درکت نکردم میدیدم سرت شلوغ بود
جیمین:نه بابا اشکالی نداره
هانول:آیدل شدنت مبارککک
اجوما:بیاین سرمیز
سرمیز*
هانول:اجوماااا جیمین و بقیه قبول شدن
اجوما:واقعا..مبارکه..تو قبول شدی
هانول:اوهوممم
اجوما:خوبه دیگه همتون پیش همین
هانول:اره..جیمین بعد غذا بریم بستنی بخوریم
جیمین:یخی؟
هانول:اوهوم
اجوما:نه نمیخواد جیمین الان خستس
جیمین:اممم....نه اوکیه دوسال وقت نگذروندیم
هانول:نه نمیخواد باشه برای فردا
جیمین:مطمئنی اگه میخوای میریما
هانول:نه باشه برای فردا که به بقیم بگیم
جیمین:باشه
صبح ساعت ۹:۰۰
(درینگ درینگ درینگ درینگ درینگ درینگ)(زنگ گوشی😂)
هانول:الو..
سوجین:بدو بیا کمپانی
هانول:واییی چیشدههه
سوجین:هیچی چیز خواصی نشده فقد باید ۸صبح سرکارت باشی
هانول:چییییی
سوجین:یادت رفتتتت
هانول:وایییییی الان میام
ویو هانول
سریع پاشدم آماده شدم و رفتم پایین
هانول:اجومااا جیمین کجاس
اجوما:جیمین ساعت ۸ بیدار شد سریع آماده شد رفت واییی یادم رفت گفت بیدارت کنم
هانول:واییی اجوما دیرم شد
توی کمپانی*
سوجین:بابا کجایی
هانول:اصن یادم رفت کجا باید برم جیمین و بقیه کجان
سوجین:اممم هانول یه خبر بد
هانول:واییی چیشدهه
سوجین:اممم چون دیر اومدی بجای تو یکی دیگه رو واسه مترجمی گذاشتن
هانول:چییییییی
سوجین:مترجم گروه بلک پینک شدی
هانول:شوخی میکنی بگو شوخی میکنی
سوجین:نه
هانول:سوجین تو رئیس کمپانی نمیتونی کاریش کنی
سوجین:بابام مث جغد بالا سرمه اگه این کارو کنم میگه بخاطرع دوستات نباید تبعیض قائل‌شی تازه ممکن خیلی هیت بگیری که چون رئیس کمپانی دوستته مترجم این گروه شدی
هانول:ینی هیچ راهی نداره
سوجین: متاسفم
هانول:باشه کجا باید برم
سوجین:اینجا
...............................................................
اینم بعدی تا همینجا بسه تا پایان امتحانا می‌بینمتون♥️
حمایت: انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه ♥️
دیدگاه ها (۷)

معجزه p¹³چند ماه بعد*ویو هانول چند ماهی شده که من مترجم گروه...

معجزه p¹⁴ویو هانول این الان چیگفت پشماممممم بخاطر من پارس و ...

معجزه p¹¹توی ماشین*جیمین:چی شدهسوجین:نمیدونم به منم چیزی نمی...

معجزه p¹⁰جیمین:اوم تولدت مبارک هانول:واییییی مرسییی(پرید بغل...

پسر کوچولوی من پارت : ۸ویو ته : بردنش تو ی اتاق رفتم داخل کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط