معجزه
معجزه
p¹¹
توی ماشین*
جیمین:چی شده
سوجین:نمیدونم به منم چیزی نمیگه
جیمین:هانوللل چرا ساکتی چیزی شده
هانول:نه
جیمین:پس چرا انقد ساکتی
هانول:چی بگم
جیمین:گفتم قبول شدم خوشحال نشدی اصن این به درک خودت قبول شدی خوشحال نبودی
هانول:نه خو..(جیمین بوسیدش)
جیمین:از دست من ناراحتی
هانول:نه
جیمین:خر نشد(در گوش سوجین)
سوجین:واقعا نمیدونم چش شده
جیمین:اگه گفت بهم بگی
سوجین: باشه
یونگی:رسیدیم
جیمین:شما برین من با یونگی کار دارم
سوجین:هر سال داره تکرار میشه دو سال پیشم همینو گفتی
جیمین:ولی کارم فرق داره
هانول تو ذهنش:اره دیگه دو سال پیش کادو گرف الان به چپشم نیس تولدمه من که برام مهم نیس
یونگی و جیمین:خدافظ
سوجین:خدافظ
جیمین:یونگی
یونگی:هااا
جیمین:هانول چش شده
یونگی:نمیدونم
جیمین:زهرمار گوساله حاجی چیکار کنم تو این دوسال اصلا نتونستم بش اهمیت بدم از بس سرم شلوغ بود هی تمرین هی تست باز قبول نمیشی باز تمرین باش تست دوسال مث سگ فقد تمرین کردیم
یونگی:تازه شروع شده آیدل که بشی دیگه فرصت نمیکنی کلتو بخارونی
جیمین:قبل اینکه آیدل بشم بش میگم
یونگی:الان تقریبا آیدلی چون تستو قبول شدی گوساله
جیمین:واییییی چیکار کنم
یونگی:کاری که من کردم و باید انجام میدادی الا خیلی راحت توی اخبار میگن آیدل معروف مین یونگی ملقب به شوگا دوست دختر داره نزدیکش نشوید
جیمین:نکوشیمون آیدل معروف وایییی
یونگی:شوگا خوبه نه،شووووووگاااااا
جیمین:من درباره چی حرف میزنم تو درباره چی حرف میزنی
یونگی:ببین واقعا نمیدونم میخوای قبل از اینکه معروف بشی بش بگو
جیمین:الان با این رفتارش چجوری بگم بش ندیدیش
یونگی:راس میگی..واقعا نمیدونم میخوای با بقیه اعضا مشورت کن
جیمین:باشه همینجا نگه دار
یونگی:بیا کارت منم بگیر برو برای هانول یه گردنبند بگیر
جیمین:چه عجب تولدشو یادت بود
پیام سوجین به یونگی:برای هانول از طرف من به دستبند بگیری
پ.یونگی:باشه
یونگی:جیمین یه دستبندم بگیری
جیمین:باشه
ویو خونه هانول
سوجین:هانول
هانول:هوم
سوجین:چیشدهه
هانول:هیچی فقد خستم
سوجین:عاها روی پیشونی من چیزی نوشته،نوشته من خرم
هانول:ارههه وایسا ببینم نه ننوشته ولی میدونم خری
سوجین:مسخره..جدیم بگو چیشده
هانول:هیچی بابا
اجوما:سلام
هانول:اجومااا کی اومده
اجوما:جیمین و یونگی
جیمین:سلام تولدت مبارک
سوجین:دیدی واسه همین کار رفته بودی
جیمین:از کجا میدونی شاید یه کار دیگم داشتم
یونگی:چقد شما دوتا جر و بحث میکنیم..هانول تولدت مبارک
هانول:مرسی(لبخند)
جیمین:من که میگم بعضیا جواب نمیدن
هانول:مرسیییی(خنده)
جیمین: افرینننن
(همه رفتن)
شب*
...............................................................
اینم بعدی
حمایت:انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه ♥️
p¹¹
توی ماشین*
جیمین:چی شده
سوجین:نمیدونم به منم چیزی نمیگه
جیمین:هانوللل چرا ساکتی چیزی شده
هانول:نه
جیمین:پس چرا انقد ساکتی
هانول:چی بگم
جیمین:گفتم قبول شدم خوشحال نشدی اصن این به درک خودت قبول شدی خوشحال نبودی
هانول:نه خو..(جیمین بوسیدش)
جیمین:از دست من ناراحتی
هانول:نه
جیمین:خر نشد(در گوش سوجین)
سوجین:واقعا نمیدونم چش شده
جیمین:اگه گفت بهم بگی
سوجین: باشه
یونگی:رسیدیم
جیمین:شما برین من با یونگی کار دارم
سوجین:هر سال داره تکرار میشه دو سال پیشم همینو گفتی
جیمین:ولی کارم فرق داره
هانول تو ذهنش:اره دیگه دو سال پیش کادو گرف الان به چپشم نیس تولدمه من که برام مهم نیس
یونگی و جیمین:خدافظ
سوجین:خدافظ
جیمین:یونگی
یونگی:هااا
جیمین:هانول چش شده
یونگی:نمیدونم
جیمین:زهرمار گوساله حاجی چیکار کنم تو این دوسال اصلا نتونستم بش اهمیت بدم از بس سرم شلوغ بود هی تمرین هی تست باز قبول نمیشی باز تمرین باش تست دوسال مث سگ فقد تمرین کردیم
یونگی:تازه شروع شده آیدل که بشی دیگه فرصت نمیکنی کلتو بخارونی
جیمین:قبل اینکه آیدل بشم بش میگم
یونگی:الان تقریبا آیدلی چون تستو قبول شدی گوساله
جیمین:واییییی چیکار کنم
یونگی:کاری که من کردم و باید انجام میدادی الا خیلی راحت توی اخبار میگن آیدل معروف مین یونگی ملقب به شوگا دوست دختر داره نزدیکش نشوید
جیمین:نکوشیمون آیدل معروف وایییی
یونگی:شوگا خوبه نه،شووووووگاااااا
جیمین:من درباره چی حرف میزنم تو درباره چی حرف میزنی
یونگی:ببین واقعا نمیدونم میخوای قبل از اینکه معروف بشی بش بگو
جیمین:الان با این رفتارش چجوری بگم بش ندیدیش
یونگی:راس میگی..واقعا نمیدونم میخوای با بقیه اعضا مشورت کن
جیمین:باشه همینجا نگه دار
یونگی:بیا کارت منم بگیر برو برای هانول یه گردنبند بگیر
جیمین:چه عجب تولدشو یادت بود
پیام سوجین به یونگی:برای هانول از طرف من به دستبند بگیری
پ.یونگی:باشه
یونگی:جیمین یه دستبندم بگیری
جیمین:باشه
ویو خونه هانول
سوجین:هانول
هانول:هوم
سوجین:چیشدهه
هانول:هیچی فقد خستم
سوجین:عاها روی پیشونی من چیزی نوشته،نوشته من خرم
هانول:ارههه وایسا ببینم نه ننوشته ولی میدونم خری
سوجین:مسخره..جدیم بگو چیشده
هانول:هیچی بابا
اجوما:سلام
هانول:اجومااا کی اومده
اجوما:جیمین و یونگی
جیمین:سلام تولدت مبارک
سوجین:دیدی واسه همین کار رفته بودی
جیمین:از کجا میدونی شاید یه کار دیگم داشتم
یونگی:چقد شما دوتا جر و بحث میکنیم..هانول تولدت مبارک
هانول:مرسی(لبخند)
جیمین:من که میگم بعضیا جواب نمیدن
هانول:مرسیییی(خنده)
جیمین: افرینننن
(همه رفتن)
شب*
...............................................................
اینم بعدی
حمایت:انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه ♥️
- ۷.۳k
- ۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط