همیشه آخرین سطر برایش

همیشه آخرین سطر برایش
می‌‌نوشتم ؛
"روزی بیا که برایِ آمدن دیرنشده باشد"
می‌نوشتم ؛
"روزی بیا که هنوز دوستت داشته باشم ،
که هنوز دوستم داشته باشی‌"
می‌نوشتم ؛
"در نبودنت به تمام ذرات زندگی‌ کافر
شده ام ، جز ایمان به بازگشت تو"
امروز برای شما می‌‌نویسم ؛
یقینا آمده است...
ولی‌ روزی که من از هراس دیوارها
خانه را که نه
خودم را ترک کرده بودم ...
دیدگاه ها (۰)

قدم میزنم در بی تو‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

و خدا می داند،باران که می باردپشتِ هر کدام از این پنجره هادر...

واقعیت نه پاهایِ رفته ی تو بودنه دلِ شکسته ی منواقعیت ،خستگی...

اسباب دلتنگی همواره مهیاستشب و خیال او ...و بی بودن‌هاى نفس‌...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط