پارت ۶ فصل ۱
فیک معلم سخت گیر
رسیدیم من رفتم سمت خونه در زدم که مامان در رد باز کرد
+س.سلان
م/یونا.یوناااااا
پ/یونا. چی شده عزیز..........یونا
و مامان و بابا منو بغل کردن و کلی گریه
م/یونا. یونا ولی ی سوال تو چطوری زنده ای
+(همه چی رو توضیح داد)
م.یونا.آها ولی نامجون بهت خیانت نکرده و الان هم خیلی داغونه
+تو از کجا میدونی
م.یونا.خوب خودش گفت
+راستی جون وون و آیو چی شدن
م.یونا.هیچی عروسی کردن و ی دختر دارن
+راست میگی منم از نامجون حامله شدم و الان ی دختر دارم
م.یونا.چییییی شما که ازدواج نکردید
+میدونم و الان من دیگه بی کار نیستم بزرگ ترین باند کره رو دارم
م.یونا.یعنی چی تو باید به نامجون برگردی
+ولش کن بیا زنگ نزن جون وون و آیو بیاین
ویو مامان یونا
رفتم زنگ زدم به جون وون
م.یونا.سلام جون وون سری خودت و آیو و نامجون بیان اینجا
جون وون.چه خبره
م.یونا.تو فقط بیا
جون وون.اوکی
ویو یونا
نشسته بودم منتظر بچها که در زده شد
_&جون وون.سلام
اومدن داخل
_یوناااااا
و اومد و سری بغلم کرد ولی من حلش دادم
#فیک
رسیدیم من رفتم سمت خونه در زدم که مامان در رد باز کرد
+س.سلان
م/یونا.یوناااااا
پ/یونا. چی شده عزیز..........یونا
و مامان و بابا منو بغل کردن و کلی گریه
م/یونا. یونا ولی ی سوال تو چطوری زنده ای
+(همه چی رو توضیح داد)
م.یونا.آها ولی نامجون بهت خیانت نکرده و الان هم خیلی داغونه
+تو از کجا میدونی
م.یونا.خوب خودش گفت
+راستی جون وون و آیو چی شدن
م.یونا.هیچی عروسی کردن و ی دختر دارن
+راست میگی منم از نامجون حامله شدم و الان ی دختر دارم
م.یونا.چییییی شما که ازدواج نکردید
+میدونم و الان من دیگه بی کار نیستم بزرگ ترین باند کره رو دارم
م.یونا.یعنی چی تو باید به نامجون برگردی
+ولش کن بیا زنگ نزن جون وون و آیو بیاین
ویو مامان یونا
رفتم زنگ زدم به جون وون
م.یونا.سلام جون وون سری خودت و آیو و نامجون بیان اینجا
جون وون.چه خبره
م.یونا.تو فقط بیا
جون وون.اوکی
ویو یونا
نشسته بودم منتظر بچها که در زده شد
_&جون وون.سلام
اومدن داخل
_یوناااااا
و اومد و سری بغلم کرد ولی من حلش دادم
#فیک
۹.۱k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.