من اومدم با شاخک های فعالم 😅😈 پارت 19 I love you

از زبان ا/ت

تلفن رو جواب دادم:
ا/ت: الو.....

بابای ا/ت: الو سلام دختر قشنگم خوبی؟

ا/ت: مرسی

بابای ا/ت: امشب میام عزیزم

ا/ت:اها

بابای ا/ت: عزیزم هنوز باهام قهری؟

ا/ت:....

بابای ا/ت: باشه من جوابمو گرفتم خدافظ

ا/ت: خدافظ

به جیمین گفتم

ا/ت: بابا هامون دارن از سفر برمی‌گردن امشب باید هر چه قدر هم نخوام بریم دنبالشون

جیمین: اه اینجوری نکن ا/ت دیگه زیادی کشش نمیدی؟

ا/ت: تو یکی حرف نزن

خندید و گفت

جیمین: ولی از الان بگما لباس باز نمیپوشی وگرنه بد جوری تنبیهت میکنم

منم با حرص گفتم

ا/ت: باشه آقای غیرتی(عصبانیت)

جیمین: بیب عصبانی نشو میدونی که دوست ندارم بدنت دیده بشه

ا/ت: جیمین من حوصله ام سر رفته

جیمین: امممم بیبی گیم بلدی؟

ا/ت: هوم

جیمین:بیا بریم گیم بازی کنیم

منم با ذوق گفتم:

ا/ت: باشه بیا بریم

رفتیم با هم بازی کردیم و کلی تا شب وقت گزروندیم بعد هم آماده شدیم رفتیم فرودگاه دنبال بابا به جی هیون هم گفته بودم بیاد



خب خب شرط پارت بعدی 18 لایک 20 کامنت😈

من منحرف شدم😈😐
دیدگاه ها (۲۹)

یلدا تون مفالک🖤⛓️شرط ها نرسیده وگرنه میزاشتم

شلاااام من اومدم پارت 20 I love you let's Go

یکی بیاد دایرکت مردم زنده شدم حوصله ام ریده 😐

پارت 18 I love you بزن بریمممم let's Go

⁶⁵یونجو: “عمو، میشه یه سوال بپرسم؟”کوک: “جانم؟”یونجو: “از تن...

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

⁶³ا/ت: “اصرار نکردم. می‌تونی نیای.”کوک: “نه دیگه، گفتی پدربچ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط