love or friend
love or friend
part22
تهیونگ: چرا گریه میکنی؟
ا/ت: چطور میتونم بگم میرا از تو خوشش میاد
تهیونگ: چی میرا از من خوشش میاد؟
ا/ت: چطور میتونم بگم که تو این همه مدت داشتم اشتباه میکردم یعنی او اشتباه کرده بود تورو به من گفته بود ولی به اسم گووان روزی بوده که تو رستورانی که گووان کار میکرد یه بار لباسشو پوشیدی؟
تهیونگ: نه یعنی اره یه بار پوشیدم یعنی همون موقع بوده
ا/ت: اره چرا او اشتباه کرد اگه اشتباه نمیکرد من عاشقت نمیشدم
تهیونگ اومد بغلم کرد دستمو گرفت رفتیم یه جا نشستیم
تهیونگ: بزار برم برات یه نوشیدنی بگیرم
ا/ت: نه نرو نمیخوام تنهام بزاری میخوام پیشم باشی
تهیونگ: من پیشتم همه جا همیشه
ا/ت: بهم این قول بده اگه هر جایی که باشیم تا اخرش باهم باشیم حتی اگه جدا شیم باز به هم برگردیم
تهیونگ: قول میدم
سرمو گذاشتم رو شونه تهیونگ گریه کردم
تهیونگ: عزیزم گریه نکن
ا/ت: میشه نریم خونه بریم یه هتلی که امشب پیشم باشی
تهیونگ:همم باشه بریم
رفتیم تو یه هتل
تهیونگ: یه اتاق میخواستم
👨🏻💼: سلام خوش امدید خودتون تنها هستید
تهیونگ: نه
👨🏻💼: با این خانم اومدید
تهیونگ: بله
👨🏻💼: که اینطور
تهیونگ: فقط یه شب میخوایم
👨🏻💼: باشه ولی یه لحظه اقای محترم اگه چیزیم لازم داشتی بگو
تهیونگ: ممنون نه چیزی لازم نداریم
👨🏻💼: مطمئنی خودتو دوس دخترت اومدین همم برای چی
تهیونگ: فک نکنم به شما ربطی داشته باشه
👨🏻💼: نه نداره
تهیونگ: هی اقا اتاق میدی یا نه
👨🏻💼: چرا عصبانی میشی باشه بیاین اینم کلید
تهیونگ: بریم ا/ت
#فیک
#سناریو
part22
تهیونگ: چرا گریه میکنی؟
ا/ت: چطور میتونم بگم میرا از تو خوشش میاد
تهیونگ: چی میرا از من خوشش میاد؟
ا/ت: چطور میتونم بگم که تو این همه مدت داشتم اشتباه میکردم یعنی او اشتباه کرده بود تورو به من گفته بود ولی به اسم گووان روزی بوده که تو رستورانی که گووان کار میکرد یه بار لباسشو پوشیدی؟
تهیونگ: نه یعنی اره یه بار پوشیدم یعنی همون موقع بوده
ا/ت: اره چرا او اشتباه کرد اگه اشتباه نمیکرد من عاشقت نمیشدم
تهیونگ اومد بغلم کرد دستمو گرفت رفتیم یه جا نشستیم
تهیونگ: بزار برم برات یه نوشیدنی بگیرم
ا/ت: نه نرو نمیخوام تنهام بزاری میخوام پیشم باشی
تهیونگ: من پیشتم همه جا همیشه
ا/ت: بهم این قول بده اگه هر جایی که باشیم تا اخرش باهم باشیم حتی اگه جدا شیم باز به هم برگردیم
تهیونگ: قول میدم
سرمو گذاشتم رو شونه تهیونگ گریه کردم
تهیونگ: عزیزم گریه نکن
ا/ت: میشه نریم خونه بریم یه هتلی که امشب پیشم باشی
تهیونگ:همم باشه بریم
رفتیم تو یه هتل
تهیونگ: یه اتاق میخواستم
👨🏻💼: سلام خوش امدید خودتون تنها هستید
تهیونگ: نه
👨🏻💼: با این خانم اومدید
تهیونگ: بله
👨🏻💼: که اینطور
تهیونگ: فقط یه شب میخوایم
👨🏻💼: باشه ولی یه لحظه اقای محترم اگه چیزیم لازم داشتی بگو
تهیونگ: ممنون نه چیزی لازم نداریم
👨🏻💼: مطمئنی خودتو دوس دخترت اومدین همم برای چی
تهیونگ: فک نکنم به شما ربطی داشته باشه
👨🏻💼: نه نداره
تهیونگ: هی اقا اتاق میدی یا نه
👨🏻💼: چرا عصبانی میشی باشه بیاین اینم کلید
تهیونگ: بریم ا/ت
#فیک
#سناریو
۲۸.۸k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.