🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
#خان_زاده
#پارت250
#جلد_دوم
مونس که از حرفای ما سر در نیاورده بود روی پام نشست و گفت
_مامان چی داری میگی من نمیفهمم!
پیشونیشو بوسیدم و گفتم قراره یه داداش کوچولو داشته باشی عزیز مامان
دخترکم که از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شده بود بالا و پایین پرید و گفت
_پس دیگه بابا از مسافرت میاد اگه این خبر رو بشنوه حتما میاد مگه نه؟
یاد آوری اهورا و آوردن اسمش باعث شد بغض بدی توی گلوم بشینه
اهورا ...
چقدر دلتنگش بودم این مرد برای من حکم شوهر رو نداشت
عشقم بود
مَردَم بود
تمام خانوادم بود
داروندارم بود و من به خاطر خیانتی که کرده بود هم خودمو ازش همون اونو از خودم دریغ کرده بودم .
دردناک بود اما من خودمو محکوم کرده بودم که ازش دور باشم تا دیگه اعتماد نابجا نکنم.
مینا اینقدر خوشحال شده بود که بیشتر از من دست و پاشو گم کرده بود میگفت این هدیه از طرف خداست میگفت خدا خیلی دوست داره آرزو تو برات برآورده کرده تو میخواستی بچه دار بشی اونم پسر که خودش بهت داده زمانی که کاملا ناامید بودی و هیچ امیدی به حاملگی نداشتی
چی میخوای بالاتر از این...
ببین چقدر خدا دوست داره!
حق اون بود خدا دوستم داشت توی اوج ناامیدی امید و توی دلم کاشته بود و این یعنی اینکه خدا منو یادش نرفته بود
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
#خان_زاده
#پارت250
#جلد_دوم
مونس که از حرفای ما سر در نیاورده بود روی پام نشست و گفت
_مامان چی داری میگی من نمیفهمم!
پیشونیشو بوسیدم و گفتم قراره یه داداش کوچولو داشته باشی عزیز مامان
دخترکم که از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شده بود بالا و پایین پرید و گفت
_پس دیگه بابا از مسافرت میاد اگه این خبر رو بشنوه حتما میاد مگه نه؟
یاد آوری اهورا و آوردن اسمش باعث شد بغض بدی توی گلوم بشینه
اهورا ...
چقدر دلتنگش بودم این مرد برای من حکم شوهر رو نداشت
عشقم بود
مَردَم بود
تمام خانوادم بود
داروندارم بود و من به خاطر خیانتی که کرده بود هم خودمو ازش همون اونو از خودم دریغ کرده بودم .
دردناک بود اما من خودمو محکوم کرده بودم که ازش دور باشم تا دیگه اعتماد نابجا نکنم.
مینا اینقدر خوشحال شده بود که بیشتر از من دست و پاشو گم کرده بود میگفت این هدیه از طرف خداست میگفت خدا خیلی دوست داره آرزو تو برات برآورده کرده تو میخواستی بچه دار بشی اونم پسر که خودش بهت داده زمانی که کاملا ناامید بودی و هیچ امیدی به حاملگی نداشتی
چی میخوای بالاتر از این...
ببین چقدر خدا دوست داره!
حق اون بود خدا دوستم داشت توی اوج ناامیدی امید و توی دلم کاشته بود و این یعنی اینکه خدا منو یادش نرفته بود
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
۶.۹k
۰۶ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.