سناریو
سناریو
وقتی میدزدنت و عاشقشتن ولی خیلی اذیتت کردن
_________________________________
جین:
من واقعا عاشقش شدم چه طوری بهش بگم آخه قبول نمیکنه من اونو خیلی اذیت کردم فهمیدم (میره برای ات گلی که دوست داره رو میخره و از دلت در میاره)
شوگا:
انقدر واست کیوت بازی در میاره ات باز قبول نمیکنه (چه لوس) پس تصمیم میگیره که چند وقت غذا نخوره اون وقت میری از دلش درمیاری
جیهوپ:
ایشون انقدر جذاب ات خانم الان زنه ش هست
آرام:
ات و آرام هردوشون عاشق کتاب هستن و اینگونه ات هم عاشقش میشه
موچی :
مثل شوگا
ته ته:
اصلا لازم نیست بدزدت شما دوسال عاشق همین
کوک:
ات و کوک هردوشون به بوکس علاقه دارن و هردوشون کیوت و خرگوش هستن و اینگونه ات خانم هم بله میگه
پایان
______________________
چه طور شد
از نظره خودم بد شد
وقتی میدزدنت و عاشقشتن ولی خیلی اذیتت کردن
_________________________________
جین:
من واقعا عاشقش شدم چه طوری بهش بگم آخه قبول نمیکنه من اونو خیلی اذیت کردم فهمیدم (میره برای ات گلی که دوست داره رو میخره و از دلت در میاره)
شوگا:
انقدر واست کیوت بازی در میاره ات باز قبول نمیکنه (چه لوس) پس تصمیم میگیره که چند وقت غذا نخوره اون وقت میری از دلش درمیاری
جیهوپ:
ایشون انقدر جذاب ات خانم الان زنه ش هست
آرام:
ات و آرام هردوشون عاشق کتاب هستن و اینگونه ات هم عاشقش میشه
موچی :
مثل شوگا
ته ته:
اصلا لازم نیست بدزدت شما دوسال عاشق همین
کوک:
ات و کوک هردوشون به بوکس علاقه دارن و هردوشون کیوت و خرگوش هستن و اینگونه ات خانم هم بله میگه
پایان
______________________
چه طور شد
از نظره خودم بد شد
۷.۲k
۰۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.