بعد رفتن کوک اعضای سوهون اومدن و ات رو گروگان گرفتن
بعد رفتن کوک اعضای سوهون اومدن و ات رو گروگان گرفتن
دختری که قرار بود زیر خواب سوهون بشه توسط سوهون کشته شد چون میدونست اون جزعی از نقشه ی عقاب خونین هاست
اعضا وارد عمارت شدن همه رو کشتن رفتن اتاق سوهون
در رو باز کردن دیدن سوهون داره روی پاهای ات با تیغ
اسمشو مینویسه
بعد باز شدن در سوهون تیغ رو روی گردن ات گذاشت
شوگا؛اونو ولش کن
سوهون:ولش کنم شما منو بکشین
فکر کردین نمیفهمم دختره جاسوس شماست ها ها ها
کوک:ات
دهن ات بسته بود و فقط یه بلوز تنش بود
افراد سوهون از همه جا اعضا رو محاصره کردن سوهون تیغ رو روی پای ات برای بار ۲۳ کشید
ات جیغ میزد و کمک میخواست
نامی :اونو ولش کن هر چی میخوای بهت میدیم
سوهون: نه نشد که
سوهون تیغ رو گذاشت روی پای ات و دستشو
برد سمت گردن و بعد سینه های ات و فشار داد گفت :این خوبه من اینو میخوام
اعضا همه با هم گفتن:اونو ولش کن
ات گریه میکرد
سوهون تا خواست تیغ رو که افتاده زمین برداره اعضا و افرادشون شروع کردن به تیر اندازی
یه بادیگارد خودشو انداخت جلوی نامجون و تیر خورد
خلاصهههه
افراد سوهون مردن اعضا کمی زخمی شده بودن و 5 نفر از افرادشون بخاطر مراقبت از اربابشون کشته شدن ته رفت مدارک رو برداشت کوک و شوگا رفتن دست و پای ات رو باز کردن ات با پا های زخمی بلند شد سرش گیچ میرفت
رفت سمت ته یه سیلی بهش زد بعدش رفت سمت جیمین
یه سیلی هم به جیمین بعد میخواست به کوک سیلی بزنه
که کوک دستشو گرفت
کوک:میدونم میخوای منو بزنی معذرت میخوام
ات دستاشو مشت کرد و به سینه ی کوک ضربه میزد
ات:ازت متنفرم هق متنفرمممم هق هق هق
رفتن سوار ماشینشون شدن رفتن توی یه خونه اون خونه هم کوچیکی نبود بزرگ بود
همه روی مبل نشسته بودن
نامی :ات رو چیکار کنیم
جین :اونو ولش زخمامونو چیکار کنیم
جیهوپ:دکتر الان میرسه
دینگ دینگ
جیهوپ:تا حرفش. شد رسید خندیدن
ته جیمین و ات و کوک توی ماشین بودن
ات:هق هق
جیمین:بسته دیگه گریه نکن
دختری که قرار بود زیر خواب سوهون بشه توسط سوهون کشته شد چون میدونست اون جزعی از نقشه ی عقاب خونین هاست
اعضا وارد عمارت شدن همه رو کشتن رفتن اتاق سوهون
در رو باز کردن دیدن سوهون داره روی پاهای ات با تیغ
اسمشو مینویسه
بعد باز شدن در سوهون تیغ رو روی گردن ات گذاشت
شوگا؛اونو ولش کن
سوهون:ولش کنم شما منو بکشین
فکر کردین نمیفهمم دختره جاسوس شماست ها ها ها
کوک:ات
دهن ات بسته بود و فقط یه بلوز تنش بود
افراد سوهون از همه جا اعضا رو محاصره کردن سوهون تیغ رو روی پای ات برای بار ۲۳ کشید
ات جیغ میزد و کمک میخواست
نامی :اونو ولش کن هر چی میخوای بهت میدیم
سوهون: نه نشد که
سوهون تیغ رو گذاشت روی پای ات و دستشو
برد سمت گردن و بعد سینه های ات و فشار داد گفت :این خوبه من اینو میخوام
اعضا همه با هم گفتن:اونو ولش کن
ات گریه میکرد
سوهون تا خواست تیغ رو که افتاده زمین برداره اعضا و افرادشون شروع کردن به تیر اندازی
یه بادیگارد خودشو انداخت جلوی نامجون و تیر خورد
خلاصهههه
افراد سوهون مردن اعضا کمی زخمی شده بودن و 5 نفر از افرادشون بخاطر مراقبت از اربابشون کشته شدن ته رفت مدارک رو برداشت کوک و شوگا رفتن دست و پای ات رو باز کردن ات با پا های زخمی بلند شد سرش گیچ میرفت
رفت سمت ته یه سیلی بهش زد بعدش رفت سمت جیمین
یه سیلی هم به جیمین بعد میخواست به کوک سیلی بزنه
که کوک دستشو گرفت
کوک:میدونم میخوای منو بزنی معذرت میخوام
ات دستاشو مشت کرد و به سینه ی کوک ضربه میزد
ات:ازت متنفرم هق متنفرمممم هق هق هق
رفتن سوار ماشینشون شدن رفتن توی یه خونه اون خونه هم کوچیکی نبود بزرگ بود
همه روی مبل نشسته بودن
نامی :ات رو چیکار کنیم
جین :اونو ولش زخمامونو چیکار کنیم
جیهوپ:دکتر الان میرسه
دینگ دینگ
جیهوپ:تا حرفش. شد رسید خندیدن
ته جیمین و ات و کوک توی ماشین بودن
ات:هق هق
جیمین:بسته دیگه گریه نکن
۷.۹k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.