کوک: از ظاهرت معلومه به چند تا مرد دادی
کوک: از ظاهرت معلومه به چند تا مرد دادی
ات: من تا حالا اهم نکردم (خواهر گل واضح میگه حرفشو من سانسور کردم)
کوک: پس بزار اولین نفر من باشم (نیشخند)
کوک دست ات رو گرفت با یه حرکت اونو روی میز گذاشت و شروع کرد به بوسیدنش
ویو کوک
حیف بود بفرستمش پیش سوهون اون با کره هس مال خودم میکنمش
تق تق
کوک:کیه
بادیگارد:منم ارباب
وایسا
کوک دستای ات رو به لبه ی میز بست
ات:ولم کن
کوک:چیه
بادیگارد:ارباب سوهون اومده به مراسم عمارتشون
کوک:باشه الان میام
کوک زنگ زد به جیمین که یه دختر دیگه بیاره
جیمین: ات چی ؟
کوک:اون با کره هس
جیمین دختر رو آورد سریع برد سمت عمارت سوهون پیادش کرد
دختر:ارباب من چیکار کنم
جیمین : میری و با سوهون همونی که عکسش رو نشون دادم
س.ک×س میکنی
دختر:چشم ارباب
جیمین : اگه خوب انجامش بدی میزارم بری آمریکا
دختر؛ خدافز
قرار شد دختره به جای آن بره زیر خواب سوهون باشه
و اعضا برن مدارک رو بردارن
کوک و ات
ویو ات :دستامو باز کن
کوک: تو همین جا باش من میام
ات:دستامو باز کن
کوک: بچه ها زود باشین بریم
ات: من تا حالا اهم نکردم (خواهر گل واضح میگه حرفشو من سانسور کردم)
کوک: پس بزار اولین نفر من باشم (نیشخند)
کوک دست ات رو گرفت با یه حرکت اونو روی میز گذاشت و شروع کرد به بوسیدنش
ویو کوک
حیف بود بفرستمش پیش سوهون اون با کره هس مال خودم میکنمش
تق تق
کوک:کیه
بادیگارد:منم ارباب
وایسا
کوک دستای ات رو به لبه ی میز بست
ات:ولم کن
کوک:چیه
بادیگارد:ارباب سوهون اومده به مراسم عمارتشون
کوک:باشه الان میام
کوک زنگ زد به جیمین که یه دختر دیگه بیاره
جیمین: ات چی ؟
کوک:اون با کره هس
جیمین دختر رو آورد سریع برد سمت عمارت سوهون پیادش کرد
دختر:ارباب من چیکار کنم
جیمین : میری و با سوهون همونی که عکسش رو نشون دادم
س.ک×س میکنی
دختر:چشم ارباب
جیمین : اگه خوب انجامش بدی میزارم بری آمریکا
دختر؛ خدافز
قرار شد دختره به جای آن بره زیر خواب سوهون باشه
و اعضا برن مدارک رو بردارن
کوک و ات
ویو ات :دستامو باز کن
کوک: تو همین جا باش من میام
ات:دستامو باز کن
کوک: بچه ها زود باشین بریم
۶.۶k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.