....خون اشام....
ᴾᵃʳᵗ:²⁴
_از خواب پریدن
_اه لعنتی این چه خوابی بود
ویو فردا
+از خواب بلند شدم کارای لازمو کردم و رفتم پایین لیسا صبحونه رو اماده کرده بود و مین مینم غذا میخورد
+صبح بخیر
*اووو پرنسس بیا غذاتو بخور میریم سالن زیبایی برای امشبم لباس میخریم
+باشه
ویو کوک
_از خواب پاشدم و کارای لازمو کردم و رفتم پایین جیمین داشت غذا میخورد بم هم انگار غذاشو خورده بودو و بازی میکرد
_صبح بخیر اجوما صبح بخیر جمین
^صبح بخیر ارباب جوان
×بیا غذاتو بخور بریم
_باشه کارا چیشد برای همه ی شرکای تو و دوستای تو و ا.ت به اقای جئون کارت دعوت فرستادم و برای بم و خودم و خودت نوبت ارایشگاه گرفتم خونه هم همونجور که میبینی داره اماده میشه خوبه
ویو ا.ت منو لیسا اماده شدیم و سوار ماشین شدیم مین مین و بردیم ارایشگاه و خودمونم به سمت ارایشگاه حرکت کردیم
....اول ناخن هاشون رو ترمیم کردن و در کنارش براشون روتین انجام دادن و بعدش موهاشون رو رنگ کردن بعد اتمام کار رفتن لباس و کفش و کیف و اکسسوری و عطر خریدن و بعدش دنبال مین مین رفتن و به سمت خونه رفتن....
....در همین حال کوک و جیمین بم رو به ارایشگاه برده بودن و خودشون هم به ارایشگاه رفتن موهاشون رو درست کردن و رفتن لباس و کفش و ساعت و عطر خریدن و رفتن دنبال بم و برگشتن....
....ا.ت و لیسا ارایش کردن و لباسا شونو پوشیدن و اکسسوری هاشون رو انداختن و و کفششون رو پوشیدن و وسایل لازم(گوشی و کلید و کارت و رژ) رو داخل کیف گذاشتن و عطر شون رو زدن و ا.ت مین مین و بغل کرد و سوار ماشین خودش شد لیسا هم سوار ماشین خودش شد و به سمت قصر کوک حرکت کردن....
....پسرا لباس شون رو پوشیدن کفش هاشون رو پا کردن ساعت شون رو دست کردن و عطر شون رو زدن و رفتن پایبن مهمونا یواش یواش میومدم جیهوپ و فلیکس و کای و نامجون وشوگا و ته و جین و خانواده هاشون و شرکا و..... تقریبا همه اومده بودن که ا.ت و لیسا وارد شدن....
_با دیدنش اعصابم رید ولی خدایی خوشگل شده بود و رفتم جلوش
_خوشگل شدی
+ممنون توم خوش تیپ شدی
_خوش اومدی
*ممنون من تنهاتون میزارم
_خوشگل شدی ولی بازم ازت عصبیم
+وااا
_داشتیم حرف میزدیم که ......
جان هرکی دوسش دارین حمایت کنید دیگه یواش یواش به پایان این فیکم نزدیک میشیم.
پارت قبل اصلا حمایت نکردین.
#لایک_کنید
#تابع_قوانین_ایران
#تابع_قوانین_ویسگون
#BTS
#فیک
_از خواب پریدن
_اه لعنتی این چه خوابی بود
ویو فردا
+از خواب بلند شدم کارای لازمو کردم و رفتم پایین لیسا صبحونه رو اماده کرده بود و مین مینم غذا میخورد
+صبح بخیر
*اووو پرنسس بیا غذاتو بخور میریم سالن زیبایی برای امشبم لباس میخریم
+باشه
ویو کوک
_از خواب پاشدم و کارای لازمو کردم و رفتم پایین جیمین داشت غذا میخورد بم هم انگار غذاشو خورده بودو و بازی میکرد
_صبح بخیر اجوما صبح بخیر جمین
^صبح بخیر ارباب جوان
×بیا غذاتو بخور بریم
_باشه کارا چیشد برای همه ی شرکای تو و دوستای تو و ا.ت به اقای جئون کارت دعوت فرستادم و برای بم و خودم و خودت نوبت ارایشگاه گرفتم خونه هم همونجور که میبینی داره اماده میشه خوبه
ویو ا.ت منو لیسا اماده شدیم و سوار ماشین شدیم مین مین و بردیم ارایشگاه و خودمونم به سمت ارایشگاه حرکت کردیم
....اول ناخن هاشون رو ترمیم کردن و در کنارش براشون روتین انجام دادن و بعدش موهاشون رو رنگ کردن بعد اتمام کار رفتن لباس و کفش و کیف و اکسسوری و عطر خریدن و بعدش دنبال مین مین رفتن و به سمت خونه رفتن....
....در همین حال کوک و جیمین بم رو به ارایشگاه برده بودن و خودشون هم به ارایشگاه رفتن موهاشون رو درست کردن و رفتن لباس و کفش و ساعت و عطر خریدن و رفتن دنبال بم و برگشتن....
....ا.ت و لیسا ارایش کردن و لباسا شونو پوشیدن و اکسسوری هاشون رو انداختن و و کفششون رو پوشیدن و وسایل لازم(گوشی و کلید و کارت و رژ) رو داخل کیف گذاشتن و عطر شون رو زدن و ا.ت مین مین و بغل کرد و سوار ماشین خودش شد لیسا هم سوار ماشین خودش شد و به سمت قصر کوک حرکت کردن....
....پسرا لباس شون رو پوشیدن کفش هاشون رو پا کردن ساعت شون رو دست کردن و عطر شون رو زدن و رفتن پایبن مهمونا یواش یواش میومدم جیهوپ و فلیکس و کای و نامجون وشوگا و ته و جین و خانواده هاشون و شرکا و..... تقریبا همه اومده بودن که ا.ت و لیسا وارد شدن....
_با دیدنش اعصابم رید ولی خدایی خوشگل شده بود و رفتم جلوش
_خوشگل شدی
+ممنون توم خوش تیپ شدی
_خوش اومدی
*ممنون من تنهاتون میزارم
_خوشگل شدی ولی بازم ازت عصبیم
+وااا
_داشتیم حرف میزدیم که ......
جان هرکی دوسش دارین حمایت کنید دیگه یواش یواش به پایان این فیکم نزدیک میشیم.
پارت قبل اصلا حمایت نکردین.
#لایک_کنید
#تابع_قوانین_ایران
#تابع_قوانین_ویسگون
#BTS
#فیک
۳.۰k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.