دیداردوباره

#دیداردوباره

#پارت۱۲

&مامانی میگم بابا چرا مارو ول کرد؟

ویو ا/ت

+الان بهش بگم چی بگم دوستمون نداشت.

+جو وونا رسیدیم.

& واقعا.

+حالا دیگه نمی‌خواد بهش جواب بدم.
بیا بریم مامان

&باشه

+رفتیم پیش برج نامسان جونگ کوک سرش توگوشی بود اصلا متوجه ما نشد.

&مامانی این بابامه؟

+آره مامانی.

ــ بلاخره اومدین.
خوبی کوچولو.

&آهوم.

ــ بیاین بریم توی اون رستوران بشینیم.

+باشه.

ویو توی رستوران.

+نمی‌دونم چم شده بود سرم درد میکرد حالم بد بود.

ــ حالت خوبه؟

+ ها آره جو وون مامان اینجا بشین الان میام.

رفتم سمت سرویس یه آبی به سرو و صورتم زدم اومدم بیرون.

ــ اتفاقی افتاده؟

+نه چیزی نیست.

ــ دوست داری بیای بغل بابات؟

&آهوم

ــ خب بیا اینجابشین.

&باشه

گارسون :چیزی میل دارید؟

حالا یه چیزی گفتن.

ویو ا/ت


ادامه دارد.................


پارت جدید کیوتام🎀

لایک یادتون نره♥️
دیدگاه ها (۱)

#دیداردوباره #پارت۱۳+کوک و جو وون خیلی باهم صمیمی شده بودن د...

#دیداردوباره#پارت۱۴¥ شوخی خوبی بود.ــ من باتو شوخی دارم.¥منظ...

سه پارتی درخواستی:جیمینوقتی میخواستی برای تولدش سوپرایزش کنی...

#دیداردوباره#پارت ـ یازدهمــ امروز ساعت ۶ پیش برج نامسان میب...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

پارت 8 جونگکوک:وایسا ا/ت: بله جونگکوک: هیچی برو ا/ت: وا چشه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط