عشق بوکسی
عشق بوکسی
پارت ۵
رفتم کنارش حولم پیش پاش بود دقیقا روبه روی صورتش بودم صورتش عین الماس میدرخشند خیلی خوشگل بود پس دست از نگاه کردنش برداشتم و خم شدم حوله مو برداشتم و شروع به پاک کردن عرقم کردم
ا_ت:خب من برم (با لکنت)
ویوا_ت
واقعا سوپرایز شدم خیلی کارش عالی امد سمتم پیش حولش بودم
....ویوا_ت صبح فردا.......
از خواب بلند شدم ساعتو دیدم او او دیرم شد ساعت ۸:۰۰ بود دیرم شد بلند شدم بدو بدو رفتم سمت دستشویی صورتمو شستم شونم خورد به در دستشویی
ا_ت:اییی اففف این چه کوفتیه(با داد)
مامان:چی شده دخترم چیشده
ا_ت:هیچی اوما هیچی نشده خوبم
مسواکمو زدم رفتم لباسامو پوشیدم دامنمو پوشیدم دکمشوی پیهنمو بستم
مامان:دخترم بیا این لقمه توی راه بخور 😊
ا_ت:مرسی اوما
در حال خوردن لقمه بند کفشم بستم خدارو شکر مدرسع به خونمون نزدیک بود بدو بدو کردم رسیدم
الینک:کجایی دختر دوساعت منتظرتیم؟
ا_ت: ببخشید خواب موندم😔😖
رفتیم وارد کلاس شدیم معلم امد حضور غیاب کرد
معلم:یان جونگین
....
غائله خیلی خب اونایی که خونشون بهش نزدیکه برن بهش درسو بدن بنویس
الینک:هیونجین خیلی خوشگله نه(نگاهکی جذاب به هیونجین)
ا_ت: باز رفتی تو فاز کراش (چش قره)
زنگ تفریح خورد رفتیم توی حیات
الینک:من بدم پیشته هیونجین
هوی هیونجین
....ویو ای ان....
دیشب توی بار بودم اونجا پارتی بود رفتم اونجا یه پیلکو تموم کرده بودم رو هوا بودم بچه ها منو اوردن خونه
رفتم خونه با همون لباسا روی تخت خوابیدم
---ویو ای ان صبح---
پارت ۵
رفتم کنارش حولم پیش پاش بود دقیقا روبه روی صورتش بودم صورتش عین الماس میدرخشند خیلی خوشگل بود پس دست از نگاه کردنش برداشتم و خم شدم حوله مو برداشتم و شروع به پاک کردن عرقم کردم
ا_ت:خب من برم (با لکنت)
ویوا_ت
واقعا سوپرایز شدم خیلی کارش عالی امد سمتم پیش حولش بودم
....ویوا_ت صبح فردا.......
از خواب بلند شدم ساعتو دیدم او او دیرم شد ساعت ۸:۰۰ بود دیرم شد بلند شدم بدو بدو رفتم سمت دستشویی صورتمو شستم شونم خورد به در دستشویی
ا_ت:اییی اففف این چه کوفتیه(با داد)
مامان:چی شده دخترم چیشده
ا_ت:هیچی اوما هیچی نشده خوبم
مسواکمو زدم رفتم لباسامو پوشیدم دامنمو پوشیدم دکمشوی پیهنمو بستم
مامان:دخترم بیا این لقمه توی راه بخور 😊
ا_ت:مرسی اوما
در حال خوردن لقمه بند کفشم بستم خدارو شکر مدرسع به خونمون نزدیک بود بدو بدو کردم رسیدم
الینک:کجایی دختر دوساعت منتظرتیم؟
ا_ت: ببخشید خواب موندم😔😖
رفتیم وارد کلاس شدیم معلم امد حضور غیاب کرد
معلم:یان جونگین
....
غائله خیلی خب اونایی که خونشون بهش نزدیکه برن بهش درسو بدن بنویس
الینک:هیونجین خیلی خوشگله نه(نگاهکی جذاب به هیونجین)
ا_ت: باز رفتی تو فاز کراش (چش قره)
زنگ تفریح خورد رفتیم توی حیات
الینک:من بدم پیشته هیونجین
هوی هیونجین
....ویو ای ان....
دیشب توی بار بودم اونجا پارتی بود رفتم اونجا یه پیلکو تموم کرده بودم رو هوا بودم بچه ها منو اوردن خونه
رفتم خونه با همون لباسا روی تخت خوابیدم
---ویو ای ان صبح---
۳.۷k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.