تک پارتی جونگ کوک ( ۱ )
تک پارتی جونگ کوک ( ۱ )
یه روز عادی با جی کی چجوری میگذره ؟
صبح با نور آفتاب بلند شدم که دیدم کوک مثل خرگوش خوابیده دلم نیومد بیدارش کنم خواستم پاشم برم صبحونه رو آماده کنم که دستاشو سفت دورم پیچید
+یااا کوک بزار برم
_نه چاگی زود پا نشو واسه بچه بده
+وا خو چه ربطی داره
_همینی که گفتم
+یااا کوک بزار برم قول میدم واسه بچه اتفاقی نمیوفته
بدون هیچ حرفی دستشو از دورم برداشت رفتم سمت اینه لبام بخاطر مک وحشیانه کوک کبود شده بودن رفتم سمت دستشویی و کارایی مربوطه رو انجام دادم و رفتم پایین و شروع به درست کردن صبحونه کردم امروز کوک نرفته بود
سرکار تا این چند روز پیشم باشه تازگیا یه کوچولو تو راه داریم که جونگ کوک روش حساسه بخاطر همین دوست داره بیشتر وقتا باهام باشه من و کوک سه ساله که باهم ازدواج کردیم و دیوونه وار عاشق همین ولی از این قضیه که کوک فقط رو بچش حساسه دارم حسودی میکنم
کوک هم امد پایین میزو چیدم و شروع به خوردن کردیم بعد از چند دقیقه میزو جمع کردم و میخواستم ظرفارو بشورم که باز غرغراش شروع شد
_یه زن باردار نباید انقد سرپا وایسه
+کوک....
_میدونی چقد واسه بچه بده
_نمیخواد تو بشوری بده من اگه یه بار دیگه ببینم باز داری ظرف میشوری همین ظرفارو جلو چشمت میشکونم
+عا خب ببخشید
تا حالا این اخلاقشو ندیده بودم یهو خشن و عصبی شد البته منم ازش دلخور بودم چون فقط داره به بچش اهمیت میده
( یک ساعت بعد )
رو کاناپه نشسته بودم که کوک هم امد نشست پیشم ولی چون ازش ناراحت بودم محلش ندادم و ازش دور تر نشستم
_بیا اینجا بیبی گرل
+( سکوت میکنه )
_نمیخوای به حرفم گوش کنی
+ ( سرشو میندازه پایین و چیزی نمیگه )
_اوکی
یهو دستمو کشید و منو رو پاش گذاشت
+ولم کن
_هوم بیبیم قهر کرده
+هووف اره
لباشو سمت لبامو برد و مک تندی رو لبام میذاشت و این باعث می شود عصبی و کلافه بشم
+کوک انقد اذیتم نکن
_تا نگی چرا قرکردی بازم به کارم ادامه میدم
+نمیگم
_باشه
شروع کرد به خوردن لبام که احساس کردم الان لبم پاره میشه
+باشه باشه میگم لطفاً بس کن
_ ( خنده )
+قهرم چون فقط به فکر این بچه ای و به من توجه نمیکنی
_ ( خنده بلند ) عا پس کوچولوم به خاطر این ناراحته
_باشه من تسلیمم خانمه ا/ت بهتره به اعصابت مصلت باشی وگرنه الان خورده میشم توسط تو
+الان داری مسخره میکنی
_نه نه من هیچ وقت جسارت بدی به یه خانم باردار نمیکنم
+اره چون بارداره جسارت نمیکنی
_ا/ت انقد باهام لج نکن تو که نمیخوای لبات پاره شن ؟
+نخیر نمیخوام
_پس قول میدی منو ببخشی
+ چون زیادی کیوتی میبخشمت
( کیس کوتاهی باهم رفتن )
یه روز عادی با جی کی چجوری میگذره ؟
صبح با نور آفتاب بلند شدم که دیدم کوک مثل خرگوش خوابیده دلم نیومد بیدارش کنم خواستم پاشم برم صبحونه رو آماده کنم که دستاشو سفت دورم پیچید
+یااا کوک بزار برم
_نه چاگی زود پا نشو واسه بچه بده
+وا خو چه ربطی داره
_همینی که گفتم
+یااا کوک بزار برم قول میدم واسه بچه اتفاقی نمیوفته
بدون هیچ حرفی دستشو از دورم برداشت رفتم سمت اینه لبام بخاطر مک وحشیانه کوک کبود شده بودن رفتم سمت دستشویی و کارایی مربوطه رو انجام دادم و رفتم پایین و شروع به درست کردن صبحونه کردم امروز کوک نرفته بود
سرکار تا این چند روز پیشم باشه تازگیا یه کوچولو تو راه داریم که جونگ کوک روش حساسه بخاطر همین دوست داره بیشتر وقتا باهام باشه من و کوک سه ساله که باهم ازدواج کردیم و دیوونه وار عاشق همین ولی از این قضیه که کوک فقط رو بچش حساسه دارم حسودی میکنم
کوک هم امد پایین میزو چیدم و شروع به خوردن کردیم بعد از چند دقیقه میزو جمع کردم و میخواستم ظرفارو بشورم که باز غرغراش شروع شد
_یه زن باردار نباید انقد سرپا وایسه
+کوک....
_میدونی چقد واسه بچه بده
_نمیخواد تو بشوری بده من اگه یه بار دیگه ببینم باز داری ظرف میشوری همین ظرفارو جلو چشمت میشکونم
+عا خب ببخشید
تا حالا این اخلاقشو ندیده بودم یهو خشن و عصبی شد البته منم ازش دلخور بودم چون فقط داره به بچش اهمیت میده
( یک ساعت بعد )
رو کاناپه نشسته بودم که کوک هم امد نشست پیشم ولی چون ازش ناراحت بودم محلش ندادم و ازش دور تر نشستم
_بیا اینجا بیبی گرل
+( سکوت میکنه )
_نمیخوای به حرفم گوش کنی
+ ( سرشو میندازه پایین و چیزی نمیگه )
_اوکی
یهو دستمو کشید و منو رو پاش گذاشت
+ولم کن
_هوم بیبیم قهر کرده
+هووف اره
لباشو سمت لبامو برد و مک تندی رو لبام میذاشت و این باعث می شود عصبی و کلافه بشم
+کوک انقد اذیتم نکن
_تا نگی چرا قرکردی بازم به کارم ادامه میدم
+نمیگم
_باشه
شروع کرد به خوردن لبام که احساس کردم الان لبم پاره میشه
+باشه باشه میگم لطفاً بس کن
_ ( خنده )
+قهرم چون فقط به فکر این بچه ای و به من توجه نمیکنی
_ ( خنده بلند ) عا پس کوچولوم به خاطر این ناراحته
_باشه من تسلیمم خانمه ا/ت بهتره به اعصابت مصلت باشی وگرنه الان خورده میشم توسط تو
+الان داری مسخره میکنی
_نه نه من هیچ وقت جسارت بدی به یه خانم باردار نمیکنم
+اره چون بارداره جسارت نمیکنی
_ا/ت انقد باهام لج نکن تو که نمیخوای لبات پاره شن ؟
+نخیر نمیخوام
_پس قول میدی منو ببخشی
+ چون زیادی کیوتی میبخشمت
( کیس کوتاهی باهم رفتن )
۱۶.۱k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.