لیساآبجی من گفتم دوست پسر داری گفتی نه الان میگی این دوس

لیسا:آبجی من گفتم دوست پسر داری گفتی نه الان میگی این دوست پسرمه من قهرم
+لیسا قهر نکننن(بغلش می‌کنه و فشارش میده )
لیسا:له شدمممم
لینا:اه چندشا(بانی:موافقم رابطه دوتا خواهر فقط کتک و دعوا)
لیسا:ولم کننن
+(ولش کرد)خب کوچولو دیگه از این حرفا نزنی
لیسا:باشه حالا
+برین مشقاتونو بنویسید(بانی:چقدر گیری تو)
لینا.لیسا:(رفتن تو اتاقاشون)
+مامان
×جانم؟
+بابا واقعا تو زلزله مرد
×(تا اومد
_بدو ا/ت باید بریم
+چیشده؟
_فقط بیا بریم
+الان کتمو بردارم

ا/ت کتشو برداشت و رفتن تو ماشین

+چیشده
........_






خب کیوتا بانی همون منم چون یکم شبیه جونگکوکم بچه های کلاس هفتم بهم میگن بانی چون تازه اومدن راهنمایی و می‌خوایم باهم گرم بگیریم
دیدگاه ها (۱)

_ا/ت خوب گوش کن و نترس خب+ب..باشه(نگران)_من بابام خون‌آشام م...

ادامه مکالمه تلفنی +چرا اومدی؟_چرا نیام؟+اگه مامانم میفهمید ...

_من برم لینا و لیا رو بیارم+بروفلش بک به مدرسه لینا و لیساوی...

فلش بک به مدرسه تهیونگ_حونم عشقم یه شماره بهم زنگ زد گفت دخ...

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

فیک جدید اسم رمان: نجات پروانهمعرفی شخصیت ها: تهیونگ، جونکوک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط