پارت اخر
پارت اخر
وقتی مافیا بود
درخواستی
جیمین:تو داری چه غلطی میکنی چونهوا
چونهوا:دارم این دختره رو ادب میکنم
جیمین:منم تورو ادب میکنم
و به افرادش دستور داد و چونهوا رو بردن و سوار کشتی فرستادنش به اردوگاه های کار که نتونه از اونجا بیرون بیاد و جیمین اه سی و برد به اتاق خودش و دکتر خبر کرد براش
دکتر: قربان بخاطر مصرف زیادی که دارو به خوردشون دادن باعث شده که فلج بشن البته همیشگی نیست و پس از مصرف دارو خوب میشن نگران نباشید
جیمین:ممنون میتونی بری
و جیمین تا خوده صبح مراقب اه سی بود و نزدیکای صبح خوابش برد که همون موقع اه سی بیدار شد و وقتی دید نمیتونه پاهاش و حرکت بده خیلی ترسید و زد زیر گریه که جیمین بیدار شد
جیمین:چیشده
اه سی:من من چرا نمیتونم پاهام و تکون بدم(گریه)
جیمین:نگران نباش خوب میشی من به حسابه چونهوا رسیدم
اه سی:چرا این کارا رو میکنی باهام مگه من چیکارت کردم تنها کاری که کردم این بود که عاشقت شدم(گریه و داد)
که جیمین بغلش کرد وگفت
جیمین:خب منم عاشقتم برای همین تورو اوردم اینجا منو میبخشی فرشته ی من
اه سی:وا....واقعا راست میگی یعنی حسم دوطرفه اس
جیمین:معلومه دیگه گریه نکنی ها
اه سی:باشه ولی من باید برم دانشگاه دارم
جیمین: نگران نباش من خبر دادم که حالت خوب نیست نمیری و دایو هم میاد پیشت پس نگران چیزی نباش قشنگم
اه سی:هوم دوست دارم
جیمین:ولی من عاشقتم
پایان؛))))))
فیک بعدی هم تا آخر شب میزارم منتظر باشید کیوتام❤️
وقتی مافیا بود
درخواستی
جیمین:تو داری چه غلطی میکنی چونهوا
چونهوا:دارم این دختره رو ادب میکنم
جیمین:منم تورو ادب میکنم
و به افرادش دستور داد و چونهوا رو بردن و سوار کشتی فرستادنش به اردوگاه های کار که نتونه از اونجا بیرون بیاد و جیمین اه سی و برد به اتاق خودش و دکتر خبر کرد براش
دکتر: قربان بخاطر مصرف زیادی که دارو به خوردشون دادن باعث شده که فلج بشن البته همیشگی نیست و پس از مصرف دارو خوب میشن نگران نباشید
جیمین:ممنون میتونی بری
و جیمین تا خوده صبح مراقب اه سی بود و نزدیکای صبح خوابش برد که همون موقع اه سی بیدار شد و وقتی دید نمیتونه پاهاش و حرکت بده خیلی ترسید و زد زیر گریه که جیمین بیدار شد
جیمین:چیشده
اه سی:من من چرا نمیتونم پاهام و تکون بدم(گریه)
جیمین:نگران نباش خوب میشی من به حسابه چونهوا رسیدم
اه سی:چرا این کارا رو میکنی باهام مگه من چیکارت کردم تنها کاری که کردم این بود که عاشقت شدم(گریه و داد)
که جیمین بغلش کرد وگفت
جیمین:خب منم عاشقتم برای همین تورو اوردم اینجا منو میبخشی فرشته ی من
اه سی:وا....واقعا راست میگی یعنی حسم دوطرفه اس
جیمین:معلومه دیگه گریه نکنی ها
اه سی:باشه ولی من باید برم دانشگاه دارم
جیمین: نگران نباش من خبر دادم که حالت خوب نیست نمیری و دایو هم میاد پیشت پس نگران چیزی نباش قشنگم
اه سی:هوم دوست دارم
جیمین:ولی من عاشقتم
پایان؛))))))
فیک بعدی هم تا آخر شب میزارم منتظر باشید کیوتام❤️
۳.۱k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.