پارت ۴
پارت ۴
وقتی مافیا بود
درخواستی
ویو جیمین
من واقعا نمیخواستم اینجوری بدرفتاری کنم باهاش ولی اون خیلی بد حرف میزنه منم مجبورم باهاش بد رفتار کنم تا بلکه آدم بشه من نمیدونم شایدم با چند نفر رابطه داشته نمیدونم حالا هرچی ولی باید اول ادب بشه بعد بهش درخواست بدم من همه چی و درموردش میدونم پس اینم میدونم از چی میترسه و از چی بدش میاد پس کارم راحته
ویو اه سی
بیدار شدم دیدم توی یه اتاقه تاریکم که به تخت بسته شدم و فقط یه پارچه پزشکی بدنم و پوشونده من خیلی ترسو ام واقعا ترسیده بودم چون نمیدونستم قراره چه بلایی سرم بیاد که یدفعه در باز شد و استاد به همراه یه دکتر وارد اتاق شدن
جیمین:دکتر کارتون و شروع کنید
دکتر:بله ارباب
و دکتر یه دستگاه و گذاشت توی سره اه سی و روی دستاش کمی شمع گذاشت تا یکمی براش روشن بشه اتاق چون اتاق تاریک بود و کاراش و روی اه سی انجام میداد و این کارا درد داشت و باعث میشد اه سی درد بکشه دقیقا جلوی جیمین
دکتر:ارباب تموم شد
جیمین:ممنون چی شد
دکتر:ایشون هیچ مشکلی ندارن و سلامت هستن پس میتونیم کارمون رو انجام بدیم نگران نباشید
جیمین:خیلی هم عالی ممنون میتونید برید
و دکتر اون محل و ترک کرد اون اتاق خیلی هم سرد بود
اه سی:استاد چرا این کارارو میکنید
جیمین:میدونی من یه مافیا پس تو از این به بعد منو ارباب صدا میکنی و اینجا برای من کار میکنی فهمیدی اگر نافرمانی کنی پدر و مادرتو میکشم
اه سی:چ..چی مافیا بایدچیکار کنم
...............
وقتی مافیا بود
درخواستی
ویو جیمین
من واقعا نمیخواستم اینجوری بدرفتاری کنم باهاش ولی اون خیلی بد حرف میزنه منم مجبورم باهاش بد رفتار کنم تا بلکه آدم بشه من نمیدونم شایدم با چند نفر رابطه داشته نمیدونم حالا هرچی ولی باید اول ادب بشه بعد بهش درخواست بدم من همه چی و درموردش میدونم پس اینم میدونم از چی میترسه و از چی بدش میاد پس کارم راحته
ویو اه سی
بیدار شدم دیدم توی یه اتاقه تاریکم که به تخت بسته شدم و فقط یه پارچه پزشکی بدنم و پوشونده من خیلی ترسو ام واقعا ترسیده بودم چون نمیدونستم قراره چه بلایی سرم بیاد که یدفعه در باز شد و استاد به همراه یه دکتر وارد اتاق شدن
جیمین:دکتر کارتون و شروع کنید
دکتر:بله ارباب
و دکتر یه دستگاه و گذاشت توی سره اه سی و روی دستاش کمی شمع گذاشت تا یکمی براش روشن بشه اتاق چون اتاق تاریک بود و کاراش و روی اه سی انجام میداد و این کارا درد داشت و باعث میشد اه سی درد بکشه دقیقا جلوی جیمین
دکتر:ارباب تموم شد
جیمین:ممنون چی شد
دکتر:ایشون هیچ مشکلی ندارن و سلامت هستن پس میتونیم کارمون رو انجام بدیم نگران نباشید
جیمین:خیلی هم عالی ممنون میتونید برید
و دکتر اون محل و ترک کرد اون اتاق خیلی هم سرد بود
اه سی:استاد چرا این کارارو میکنید
جیمین:میدونی من یه مافیا پس تو از این به بعد منو ارباب صدا میکنی و اینجا برای من کار میکنی فهمیدی اگر نافرمانی کنی پدر و مادرتو میکشم
اه سی:چ..چی مافیا بایدچیکار کنم
...............
۲.۲k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.