شروع دوباره پارت فیکبیتیاس

شروع دوباره پارت ۲۰ #فیک_بی_تی_اس


+: لوکا ... چه خبر؟! کارا چطور پیش میره؟(لبخند)
*: سلام خانم ... خوبه میکاپرا دارن مدل هارو میکاپ میکنن تا شروع کنیم
+: خوبه ... راستی بهت گفتم بهم نگی خانم ... ما هم سنیم
*: باشه خان...
+: یاا
*: ا.ت (خنده)
+: حالا بهتر شد

نکته: جونگکوک همه حرفای ا.ت و لوکا رو داشت میشنید


+: من میرم یه سر به مدلا بزنم

ا.ت رفت پیش مدلا

+: کارشون کی تموم میشه؟(رو به میکاپرا)
میکاپرا: پنج دیقه دیگه تمومه خانم
+: خیله خب


ا.ت ویو

رفتم اونور و روی صندلی نشستم و به لوکا گفتم برام قهوه بگیره

نکته: عکاسی تویه جنگله

*: بفرما ... بیا ا.ت
+: خوبه حواست هس (خنده)
*: (خنده)

کوک ویو

ا.ت و این پسره لوکا خیلی با ا.ت صمیمیه ... چه خبره؟!


راوی ویو

ا.ت درحالی که عینکش روی چشمش بود قهوه شو میخورد که که یکی از مدلا اومد بیرون


*: میتونیم شروع کنیم (بلند)

ا.ت ، کوک و بقیه بلند شدن و رفتن جلو

+: من مگه نگفتم موهاشو باز بذارین چرا کلیپس زدین (داد)
? : معذرت میخوام خانم الان بازش میکنم

دختره رفت و کلیپس رو از سر دختره باز کرد و یه دستی به موهاش کشید

+: بکش اونور

ا.ت رفت و خودش یکم از موهای مدل رو ریخت کنارش

+: خوبه میتونین شروع کنین

عکاس: خیله خب بیا اینجا ... یه ژست بگیر ... یکم بیا به سمت چپ
+: یه دستتو بزار روی درخت و یه پاتم پشت اونیکی پات بزار ...


میرم بازم بنویسم!
دیدگاه ها (۱۱)

شروع دوباره پارت ۲۱ #فیک_بی_تی_اس کوک ویو اون مدل لباسی که ا...

شروع دوباره پارت ۲۲ #فیک_بی_تی_اس ا.ت رفت و لباسی که خودش طر...

شروع دوباره پارت ۱۹ #فیک_بی_تی_اس نیم ساعت گذشته بود که ا.ت ...

شروع دوباره پارت ۱۸ #فیک_بی_تی_اس ماری: خب بیاین بازی کنیممم...

ادامه تک پارتی سرو تصمیم گرفتم گشادی رو کنار بذارم و بیام اد...

نامجون: تو این کتابه نوشته وقتی با پرنسس ازدواج کردی شب اول ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط