پارت⁴¹
پارت⁴¹
-یاااا چیکار میکنی؟
+خب مگه نمیخواستی؟
-چیو؟( اخماش توهم)
+اینو......لبامو روی لباش گذاشتم تا چند ثانیه تو شک بود ولی برای چند ثانیه بعد همراهیم کرد،ادامه دادیم تا با دیوار برخورد کردم،جدا شدیم همدیگرو نگاه کردیم ک میخواستم نزدیکش بشم
(کوکی)=
(جیمین)×
(هانا)+
(تهیونگ)-
=دارید چیکار میکنید؟
-باید جواب پس بدیم؟(سرشو برگردوند)
+الان دارید بحث میکنید؟
×دوباره چیشده؟
-این شروع کرد
=با خانوم من چیکار میکنی؟
-به کسی جواب پس نمیدم و هانا خانم تو نیس
+بس کنید بچه ها
-تو کاری نداشته باش من با این حرومزاده کار دارم
=خب داداش توعم دیگه(نیشخندی که زمینو زمان رو بهم میدوزه)
-بخند تا میتونی بخند همین روزا گریه اتم میبینم
=مثلا چه غلطی میخوای بکنی ها(با داد)
-میفهمی،حالا ظهر چی غذا بخوریم؟(رو به هانا)
+من اصن با همتون قهرم،هر کوفتی میخواید بخورید من کاری ندارم
-قهر نکن دیگه
×به من چیکار داری خب؟(کیوت شد دوباره)
=هانا یه چیز بگم.....خب.........قهر میکنی جذاب تر میشیا
+(نیشخند ولی زود پنهانش کرد)
=الان چیشد؟اشتی؟
+با تو اره ولی تهیونگ باید کاری بکنه ک اشتی کنم
-منت نمیکشم اونم میدونه(اشاره به کوکی)
+منت منو همه باید بکشن وگرنه خودت میدونی با خدم
-مثلا چی میشه
+همونی که امشب میخواد بشه(خندیدو به سرعت رف بالا)
=منظورش این نبود که.......(دیگع ادامه نداد)
-ولی همون منظورو داشت
×توقع نداری که ما بذاریم
-خدش انتخاب کرده به شما هیچ ربطی نداره
+تهیونگ بیا کارت دارم(از طبقه بالا داره داد میزنه)
-اومدم عشق من
+زودباش
رف بالا
بعد چند دقیقه
کوک رفته بود بالاعو یه تیکه اهن گرفته بود دستش
×کاری نداشته باش(اروم)
=کار نداشته باشم میخوان تا فردا بچه عم بیارن دیگ
×خب مثلا چیکار میخوای بکنی
=کاری که میفهمی..
like=²³
comment=⁸⁰
-یاااا چیکار میکنی؟
+خب مگه نمیخواستی؟
-چیو؟( اخماش توهم)
+اینو......لبامو روی لباش گذاشتم تا چند ثانیه تو شک بود ولی برای چند ثانیه بعد همراهیم کرد،ادامه دادیم تا با دیوار برخورد کردم،جدا شدیم همدیگرو نگاه کردیم ک میخواستم نزدیکش بشم
(کوکی)=
(جیمین)×
(هانا)+
(تهیونگ)-
=دارید چیکار میکنید؟
-باید جواب پس بدیم؟(سرشو برگردوند)
+الان دارید بحث میکنید؟
×دوباره چیشده؟
-این شروع کرد
=با خانوم من چیکار میکنی؟
-به کسی جواب پس نمیدم و هانا خانم تو نیس
+بس کنید بچه ها
-تو کاری نداشته باش من با این حرومزاده کار دارم
=خب داداش توعم دیگه(نیشخندی که زمینو زمان رو بهم میدوزه)
-بخند تا میتونی بخند همین روزا گریه اتم میبینم
=مثلا چه غلطی میخوای بکنی ها(با داد)
-میفهمی،حالا ظهر چی غذا بخوریم؟(رو به هانا)
+من اصن با همتون قهرم،هر کوفتی میخواید بخورید من کاری ندارم
-قهر نکن دیگه
×به من چیکار داری خب؟(کیوت شد دوباره)
=هانا یه چیز بگم.....خب.........قهر میکنی جذاب تر میشیا
+(نیشخند ولی زود پنهانش کرد)
=الان چیشد؟اشتی؟
+با تو اره ولی تهیونگ باید کاری بکنه ک اشتی کنم
-منت نمیکشم اونم میدونه(اشاره به کوکی)
+منت منو همه باید بکشن وگرنه خودت میدونی با خدم
-مثلا چی میشه
+همونی که امشب میخواد بشه(خندیدو به سرعت رف بالا)
=منظورش این نبود که.......(دیگع ادامه نداد)
-ولی همون منظورو داشت
×توقع نداری که ما بذاریم
-خدش انتخاب کرده به شما هیچ ربطی نداره
+تهیونگ بیا کارت دارم(از طبقه بالا داره داد میزنه)
-اومدم عشق من
+زودباش
رف بالا
بعد چند دقیقه
کوک رفته بود بالاعو یه تیکه اهن گرفته بود دستش
×کاری نداشته باش(اروم)
=کار نداشته باشم میخوان تا فردا بچه عم بیارن دیگ
×خب مثلا چیکار میخوای بکنی
=کاری که میفهمی..
like=²³
comment=⁸⁰
۷.۰k
۱۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.