آخرین بازمانده

آخرین بازمانده
خیابان های ترک خورده و ماشین های خاک گرفته پلاک های رنگ و رو رفته و درختانی که مانند رنگ سبز در همه جا پاشیده شده بودند چهره ای از شهر مرده ی پیش رو بود
صدایی که در آن هیچ صدایی نبود خنده های محو شده ای که دیگر در پارک ها نبود چهره هایی که از زمانه حذف شده بودند آیا این زندگی فاجعه ای ترسناک بود یا پدیده ای محشر
در پتویی که مانند بازیگری او را فریب داده بود و حس بودن در اغوش خانواده را برای او باز سازی میکرد جمع شده بود و به منظره پیش رو نگاه میکرد و خنده دیوانه وار او در فضا طنین انداز بود
این خوشبختی بود یا منظره ای از بدبختی برای دختری که تنها بازمانده بود ؟
سوزن گرامافون بر سی دی پر از خط و خش کشیده میشد و موسیقی شاد اما رعب آوری در دنیایی از سکوت پخش میکرد
ایا او بودن در کنار انسان ها را فراموش کرده بود ؟
کلمه های موسیقی برایش آشنا بود اما نمی‌توانست آن ها را هجی کند
با تمام شدن موسیقی دختر که به سختی می‌توانست آخرین آثار انسانیت را به یاد بیاورد سی دی را کمی چرخاند اما اینبار هیچ صدایی پخش نمیشد
دست های لرزانش رو از سی دی برداشت و دوباره به منظره پیش رو که اینبار بی روح تر شده بود چشم دوخت
صدایی آشنا از دور می آمد اما آیا او این صدا را می‌شناخت صدای خورد شدن برگ ها صدای تق تق و خش خش آسفالت های شکسته شده
شخصی با کت و شلوار سیاه و کفش هایی براق به سمت دختر می‌آمد دختر با چشمان قرمزش به او چشم دوخت و سعی کرد کلمه ای هجی کند اما صدایش در گلویش خفه شد
شخصی که خبری از رهایی میداد خبری از زندگی دوباره در کنار افرادی که دختر دوست داشت
آری او فرشته مرگ بود فرشته ای که زمانی برای دختر ترسناک و اینبار وسیله ای برای رهایی او از این زندگی بود
پایان

این تکپارتی درخواست یکی از دوستام بود که گفتم برای شما هم بزارمش چطور شده ؟
دیدگاه ها (۲)

خب امروز آخرین روزیه که میتونم تو این دو هفته بنویسم بچه ها ...

بچه ها اگه بخواید با یه جمله نوشته هام رو توصیف کنین اون جمل...

تکپارتی درخواستی وقتی که به دوستمون حسودی می کنه هنوز وارد ...

تکپارتی درخواستی مت زده تو دهن ا/ت(هنوز دوستن ) اونم یدونه...

دیدین چه سرو صدایی صهیونیست ها به پا کردن سره مجوز گرفتن چها...

اونو ول کن !!!حالا بگو ببینم تو همین یه ماهه گذشته چنتا Code...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط