صدایم کن

صدایم کن
اعجاز من همین است
نیلوفر را به مرداب می بخشم
باران را به چشم های مرد خسته
شب را به گیسوان سیاه سیاه خودم
و تنم را به نوازش دست های همیشه مهربان تو
صدایم کن
تا چند لحظه دیگر آفتاب می زند
و من هنوز در آغوش تو نخفته ام

#نیکی_فیروزکوهی
دیدگاه ها (۳)

من ...روز خویش را ...با آفتاب ِ روی تو ...کز مشرق ِ خیال دمی...

این را بدان که من دوستت دارم و دوستت ندارمچرا که زندگانی را ...

تو نیستیو این خود مرثیه ایستبه تلخی لبخندهاییکه بی توبر لبان...

عشقای من :-)

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

چندپارتی

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط