fic (Jungkook)
fic (Jungkook)
Fic: My legacy
Part: 1۶
Please support
Do not copy
........................
÷چرا اینجوری نگاه میکنی
+برای چیه
÷همینجوری
+همینجوری ؟
÷آنقدر مشتاقی که بفهمی چرا
تهیونگ صورتش رو آورد جلو
و گفت
÷چون ازت خوشم میاد
+تعجب کرده بهش نگاه میکرد
÷چیه چرا تعجب کردی
کوک ویو
با سر عت به خونه ا/تم حرکت کردم میخواستم درو باز کنم بادیگارداش جلومرو گرفت
بادیگارده:آقا شما کی هستین لطفا برید بیرون
_من دوست ا/ت هستمباشه خبر بدین مناومدم [نفس زنان]
بادیگارد: چشم چند لحظه صبر کنید
_زود باش
بادیگارد : چشم
از زبان ا/ت .
شوگه شده بودم خیلی
اون ازم خوشش میومد
دهنمو باز کردم بگم دوست پسر دارم بادیگارد اومد داخل
بادیگارد : خانوم فردی به نام جنکوک اومده با شما کار داره
÷عجبا اومد
+بهش بگین بیاد تو
÷دوسش داری
+از کجا میدونی
÷رقیبم و بزرگترین دشمنم
+بعدا باهات حرف دارم
جنکوک اومد داخل
پایان ا/ت ویو
_اوه جمعتون جمع منم اضافه بشم (عصبی)
+اوه خوب شد اومدی بعد ۷ ماه
_از دیدنم خوشحال نشدی عزيزم
÷اسم داره این اصطلاح رو من باید به کار ببرم نه تو
_تو یکی خفه
+...........
_ببینم ا/ت چطور بهش اعتماد میکنی
+جنکوک منم دل دارم از وقتی تو نیستی تنهام میخوام یکم از تنهایی در بیام
÷پوز خند میزنه
_تو مال منی .....میخوای یاد آوری کنم
+ولی.....تو
÷تو زن داری
_و زنم با تو هم دست تا به ا/ت آسیب برسونین
+چیی.ی
÷ولی من عاشقش شدم دیگه قسط همچین کاری رو ندارم
_فعلا تا ۴ ساعت پیش داشتی
.............................................................................
_
Fic: My legacy
Part: 1۶
Please support
Do not copy
........................
÷چرا اینجوری نگاه میکنی
+برای چیه
÷همینجوری
+همینجوری ؟
÷آنقدر مشتاقی که بفهمی چرا
تهیونگ صورتش رو آورد جلو
و گفت
÷چون ازت خوشم میاد
+تعجب کرده بهش نگاه میکرد
÷چیه چرا تعجب کردی
کوک ویو
با سر عت به خونه ا/تم حرکت کردم میخواستم درو باز کنم بادیگارداش جلومرو گرفت
بادیگارده:آقا شما کی هستین لطفا برید بیرون
_من دوست ا/ت هستمباشه خبر بدین مناومدم [نفس زنان]
بادیگارد: چشم چند لحظه صبر کنید
_زود باش
بادیگارد : چشم
از زبان ا/ت .
شوگه شده بودم خیلی
اون ازم خوشش میومد
دهنمو باز کردم بگم دوست پسر دارم بادیگارد اومد داخل
بادیگارد : خانوم فردی به نام جنکوک اومده با شما کار داره
÷عجبا اومد
+بهش بگین بیاد تو
÷دوسش داری
+از کجا میدونی
÷رقیبم و بزرگترین دشمنم
+بعدا باهات حرف دارم
جنکوک اومد داخل
پایان ا/ت ویو
_اوه جمعتون جمع منم اضافه بشم (عصبی)
+اوه خوب شد اومدی بعد ۷ ماه
_از دیدنم خوشحال نشدی عزيزم
÷اسم داره این اصطلاح رو من باید به کار ببرم نه تو
_تو یکی خفه
+...........
_ببینم ا/ت چطور بهش اعتماد میکنی
+جنکوک منم دل دارم از وقتی تو نیستی تنهام میخوام یکم از تنهایی در بیام
÷پوز خند میزنه
_تو مال منی .....میخوای یاد آوری کنم
+ولی.....تو
÷تو زن داری
_و زنم با تو هم دست تا به ا/ت آسیب برسونین
+چیی.ی
÷ولی من عاشقش شدم دیگه قسط همچین کاری رو ندارم
_فعلا تا ۴ ساعت پیش داشتی
.............................................................................
_
۳.۸k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.