the backward harsh world دنیایی بیرحم وارونه پارت6
#the_backward_harsh_world #دنیایی_بیرحم_وارونه #پارت6
سورن
مامانی شاشیدم به خودم این همون پسر جون است که به خاطر عالی بودنش و جدی بودنش همیشه معروف بوده اسمش چی بود آها! چان بود فک کنم برگه رو کوبید رو میز اومد روبه روم وایستاد آب دهنمو قورت دادم اما به رویی مبارکم نیاوردم اصلا
چان:این برگه از دادگاه و بقیه مراجع قضایی که من آوردم دهناتون ببندین و برم اتاق رئیستون
داشتم آتیش میگرفتم انتر بوزینه قبلش نباید راجب شرکت منو خواهرام تحقیق کنن احمقایی مفنگی اخمام کشیدم توهم پوزخندی زدم
من:خوب جلوت وایستاده حرفت چیه؟
چان:واستا تو رئیسی تهیونگ
تهیونگ:بلع فرمانده
چان:این رئیس شرکته
تهیونگ:آم نمیدونم قربان جیمین اون رئیس گفتم تحقیق کن
جیمین:به من نگفتی به هوسوک گفتی
هوسوک:هان چرا پایی منو وسط میکشی بع کریس گفتی منم بودم
کریس:آهان نخیرم
آخ خدا دلم با دخترا زدیم زیر خنده تا حدی که نشستم رویی زمین و دلم گرفتم خندیدم
من:آخ خیلی خوب بابت شاد شدن روحمون بدون وقت قبلی هم میزارم بیاین اتاقم بفرمایید
یئون:آخ خدا فقط قیافه همین پسره فرمانده عالی بودی درضمن خواهری
من:مرسی یئونی من دیگه برم
وارد اتاق شدم نشستم پشت صندلیم
من:بفرمایید خواهش میکنم
چان:ممنونم ، راستش بابت لحنم عذر میخوام اما مجبوریم اینکار بکنیم
من:خوب تعارف وتیکه پاره کردن بسه چی میخوایی ازم
چان:ما یه مأموریت بهمون خورده
من:مبارکه،چه دخلی به شرکت ما داره
چان:آم راستیش......
من:منو داری مسخره میکنین؟ واقعا چه فکری کردین من ابرویی شرکتمو میندازم وسط این بگیر بگیر شما نوچ پسرجون برو به فرمانده اصلیتونم بگو مین سورن با این چیزا نمیترسه
چان:ما فقط ازتون همکاری خواستیم
آخ خدایا اگه همکاری کنیم که لو میره گذشته هممون
من:متاسفم نمیتونیم کمکتون کنیمم رد میکنم بفرمایید
چان:مین سورن تو همون دانشجو قوی هستی که استعفا داد مگه نه
میدونست میدونست من کیم
من:جواب من منفیه میتونین برین
چان:یادم میادپول مهم بودبرات فقط پنج نفر رو لازم داریم قبوله
من:چی بهم میرسه
چان:پنجاه میلیون دلار
من:رقم بالایه پس کیارو میخوایی
چان:چهارنفر اینجاس اسماشون و به علاوه خودت
من:باید با بقیه این لیست حرف بزنم قولی بهت نمیدم حالا برو بیرون از اتاقم
سورن
مامانی شاشیدم به خودم این همون پسر جون است که به خاطر عالی بودنش و جدی بودنش همیشه معروف بوده اسمش چی بود آها! چان بود فک کنم برگه رو کوبید رو میز اومد روبه روم وایستاد آب دهنمو قورت دادم اما به رویی مبارکم نیاوردم اصلا
چان:این برگه از دادگاه و بقیه مراجع قضایی که من آوردم دهناتون ببندین و برم اتاق رئیستون
داشتم آتیش میگرفتم انتر بوزینه قبلش نباید راجب شرکت منو خواهرام تحقیق کنن احمقایی مفنگی اخمام کشیدم توهم پوزخندی زدم
من:خوب جلوت وایستاده حرفت چیه؟
چان:واستا تو رئیسی تهیونگ
تهیونگ:بلع فرمانده
چان:این رئیس شرکته
تهیونگ:آم نمیدونم قربان جیمین اون رئیس گفتم تحقیق کن
جیمین:به من نگفتی به هوسوک گفتی
هوسوک:هان چرا پایی منو وسط میکشی بع کریس گفتی منم بودم
کریس:آهان نخیرم
آخ خدا دلم با دخترا زدیم زیر خنده تا حدی که نشستم رویی زمین و دلم گرفتم خندیدم
من:آخ خیلی خوب بابت شاد شدن روحمون بدون وقت قبلی هم میزارم بیاین اتاقم بفرمایید
یئون:آخ خدا فقط قیافه همین پسره فرمانده عالی بودی درضمن خواهری
من:مرسی یئونی من دیگه برم
وارد اتاق شدم نشستم پشت صندلیم
من:بفرمایید خواهش میکنم
چان:ممنونم ، راستش بابت لحنم عذر میخوام اما مجبوریم اینکار بکنیم
من:خوب تعارف وتیکه پاره کردن بسه چی میخوایی ازم
چان:ما یه مأموریت بهمون خورده
من:مبارکه،چه دخلی به شرکت ما داره
چان:آم راستیش......
من:منو داری مسخره میکنین؟ واقعا چه فکری کردین من ابرویی شرکتمو میندازم وسط این بگیر بگیر شما نوچ پسرجون برو به فرمانده اصلیتونم بگو مین سورن با این چیزا نمیترسه
چان:ما فقط ازتون همکاری خواستیم
آخ خدایا اگه همکاری کنیم که لو میره گذشته هممون
من:متاسفم نمیتونیم کمکتون کنیمم رد میکنم بفرمایید
چان:مین سورن تو همون دانشجو قوی هستی که استعفا داد مگه نه
میدونست میدونست من کیم
من:جواب من منفیه میتونین برین
چان:یادم میادپول مهم بودبرات فقط پنج نفر رو لازم داریم قبوله
من:چی بهم میرسه
چان:پنجاه میلیون دلار
من:رقم بالایه پس کیارو میخوایی
چان:چهارنفر اینجاس اسماشون و به علاوه خودت
من:باید با بقیه این لیست حرف بزنم قولی بهت نمیدم حالا برو بیرون از اتاقم
۵۴.۷k
۲۰ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.